«آدم کجا بودی؟» رمانی از هاینریش بل، نویسنده ضد جنگ آلمانی و برنده نوبل ادبی ۱۹۷۲ است. «آدم کجا بودی» روایتی از جنگ است. روایتی از اواخر جنگ جهانی دوم که از همان ابتدا موجی از انزجار و نفرت از چنین رویدادی را منتقل میکند. سربازانی خسته، ژنرالی دل مرده و مردمی که در فلاکت فرورفتهاند. داستان بل قهرمان خاصی ندارد و تنها روایتگر جنگ و ناکامیهای آن است. سربازی به نام فاین هالس در این داستان وجود دارد که میتواند یکی از شخصیتهای اصلی باشد اما تمام داستان درباره او نیست. درواقع فاین هالس کلید ورود به ماجراهای داستان است. سرگذشت فرماندهی که هالس به گروهان او میرود، سربازی که در کافه ملاقات میکند و... درواقع او یک شاهد است. شاهدی بر مصیبتهای جنگ و شکست و نابودی انسانهای اطرافش. هالس که از جنگ خسته است هر روز از پایگاهی به پایگاه دیگر منتقل میشود تا بیشتر و بیبشتر ببیند: مردی با صورتی بزرگ، زرد و مصیبزده از کنارشان گذشت، این ژنرال بود. ژنرال خسته به نظر میرسید. سرش با آن غده اشکی کبود چشمان زردمالاریایی خوابآلود و دهانی با لبهای باریک مردی بداقبال، شتابان از کنار هزار مرد گذشت. او از گوشهٔ سمت راست این مربع گرد و خاکگرفته شروع کرد و با حالتی غمگین به تکتک چهرهها نظر افکند. آرام، با گامهایی نه چندان سریع از گوشهٔ اول این مربع رد میشود، به اندازهٔ کافی مدال برسینه دارد، مدالهای طلایی و نقرهای که میدرخشیدند، اما گردن او خالی بود و مدالی بر آن نبود.» بل در این داستان بیشتر از آن که نویسنده باشد. تصویرگر است. تصویرگر لحظه های عقب نشینی و شکست آلمانیها در جنگ، سربازانی که خسته و دلمرده از جبهه ها بازمیگشتند. زندگیها و شهرهایی که چیزی جز خاکستر از آنها باقی نمانده بود. بل نام رمانش را ازباب سوم سفر پیدایش در کتاب مقدس گرفته است. آنجا که آدم از میوه ممنوعه میخورد و گناه خود را پنهان میکند اما در جواب خداوند که میپرسد: «آدم کجا بودی؟» ناگزیر از پذیرش گناه بزرگ خود است. گناهی که سرچشمه گناهان بعدی است. بل شرکت در جنگ را همپای گناه نخستین شمرده است گویا خدا با همین پرسش را از انسان قرن بیستم خواهد کرد که کجا بوده است و این جا است که باید با شرمندگی پاسخ دهد: در جنگ جهانی دوم.
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.