رمان «احتمالاً گم شدهام»، اولین اثر سارا سالار، در سال 1387 خورشیدی توسط نشر چشمه منتشر شد و موفق به دریافت جایزه هوشنگ گلشیری برای بهترین رمان اول شد. این رمان با نثری روان و روایتی درهمتنیده، داستان زنی را روایت میکند که روح سرکش و ماجراجویش در تنگنای محدودیتهای اجتماعی گرفتار شده است. راوی، مادری همدانی است که در یک روز، خاطرات گذشتهاش را بازگو میکند؛ از کودکی با دو برادر، فقدان پدر و اعتیاد مادر، تا آشنایی با گندم در دبیرستان و هماتاق شدن با او در خوابگاه دانشگاه. محور داستان، رابطه پیچیده راوی با گندم است که هویت او تا پایان رمان در هالهای از ابهام باقی میماند. تردیدهایی که در نقدها نیز مطرح شدهاند، مانند رفتوآمد به خانه گندم یا گفتوگو با روانشناس که میپرسد «یعنی سهتاییتان را گرفتند؟»، این سؤال را تقویت میکنند که آیا گندم خود راوی است یا شخصیتی مستقل. سالار با فضاسازیهای دقیق و شخصیتپردازیهای عمیق، جهانی خلق کرده که خواننده را در مرز واقعیت و خیال نگه میدارد. این اثر، که در محافل ادبی با استقبال و نقدهای مثبت روبهرو شده، به دلیل کاوش در هویت، روابط انسانی و چالشهای زنان در جامعه، اثری تأملبرانگیز و ماندگار است.
برای همراهی با قلم ژرف و تأملبرانگیز سارا سالار، گزیدهای کوتاه از «احتمالاً گم شدهام»:
<<توی اتاق خوابگاه، زیر نور کمسو، به گندم نگاه کردم. انگار یه تیکه از خودم بود، ولی غریبه. زیر لب گفتم: «تو کی هستی؟» و سکوت، انگار جواب رو تو خودش قایم کرده بود.>>
نویسنده | سارا سالار |
---|---|
ناشر | چشمه |
سال انتشار | 1387 |
تعداد صفحه | 143 |
قطع | رقعی |
شابک | 9789643625429 |
نوع جلد | نرم |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.