کتاب اعتراف به زندگی خود زندگینامهی پابلو نرودا است. نرودا خطوط آخر این کتاب را در سال 1974 و دقیقا دو هفته پیش از مرگش نوشت.
نکتهی جالب دربارهی این کتاب، سیر تاریخی آن است. نرودا داستان این کتاب را از کودکی خود آغاز میکند زمانی که پسرکی تنها در روستا بوده است. او در کتابش داستان سرودن نخستین شعرش را بازگو میکند و دربارهی الهام شعریاش برای سرودن نخستین شعرش میگوید:«یک نفر، قویی نیمه جان برایم آورد. وقتی به من دادندش تقریبا مرده بود. هر روز او را به رودخانه میبردم و برمیگرداندم. این رفت و آمدها بیست روز طول کشید. قو تقریبا همدم من بود. غروب آن روز به نظر بیشتر در رویا بود. بلندش کردم تا ببرمش خانه. وقتی نزدیک سینهام رسید احساس کردم روبانی سیاه پیچخورد. چیزی مانند بازویی سیاه به صورتم سایید و افتاد. اینجا و بعد که دیدم قوها هرگز وقت مردن آواز سر نمیدهند.»
نرودا در ادامهی کتاب داستان زندگی خود را تعریف میکند و از وضعیت سیاسی و اجتماعای جامعهی شیلی مینویسند. رویدادهایی که نرودا مینویسد، خاطراتی پراکنده هستند از روزهای زندگیاش. سند تاریخی این رویدادها، خوانش آنها را لذتبخشتر میکند.
عنوان اصلی کتاب اعتراف به زندگی (Confieso que he vivido) است، ترجمهی تحت اللفظی این عنوان به فارسی «اعتراف میکنم که زندگی کردهام» است؛ این عنوان به روشنی محتوای کتاب را توضیح میدهد. انتخاب این نام برای این کتاب، هوشمندی پابلو نرودا را نشان میدهد.
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.