کریتر کوچولو امروز خیلی قهر بود! اول گفت: «میخوام تو وان حمام یه قورباغهی سبز و تپلی نگه دارم!» مامان گفت: «نه عزیزم، قورباغه باید تو برکه باشه.» بعد رفت سراغ خانهی عروسکی خواهر کوچولو و میخواست با عروسکها چایخوری راه بندازه، بابا گفت: «این مال خواهرته، دست نزن!»
کریتر اخماش رفت تو هم، نشست گوشهی حیاط و زیر لب غرغر کرد: «هیچکس منو دوست نداره، منم با همه قهر میکنم!» میخواست بره تو اتاقش و در رو بکوبه، ولی یهو صدای خندهی خواهر کوچولوش از پنجره اومد. رفت بالای سرش و دید خواهرش داره با عروسکهاش برای «کریتر» چای میریزه و میگه: «داداشم اومد، براش کیک هم گذاشتم!»
کریتر یهو دلش نرم شد. بعد مامان اومد، یه قورباغهی پلاستیکی سبز و تپل آورد و گفت: «اینو میتونی هر روز تو وان حمام بذاری، حمومش کنی و باهاش بازی کنی!» بابا هم یه جعبهی بزرگ شن آورد و گفت: «بیا با هم یه قلعهی خیلی بزرگ بسازیم، فقط مال خودت!»
کریتر اول خجالت کشید، بعد پرید بغل مامان و بابا و گفت: «من دیگه قهر نیستم… چون شما بهترین مامان و بابای دنیایی!» و اون روز فهمید که گاهی «نه» گفتن یعنی «من یه چیز بهتر برات دارم»، فقط باید یه کم صبر کنیم تا ببینیمش.
«کریتر قورباغهی پلاستیکیش رو بوسید و گفت: "حالا دیگه هم قورباغه دارم، هم قلعه، هم بهترین خانواده!" و تا شب با لبخند بازی کرد.»
| نویسنده | مرسر مایر |
|---|---|
| مترجم | صبا رفیع |
| ناشر | فنی ایران - نردبان |
| سال انتشار | 1402 |
| تعداد صفحه | 24 |
| قطع | خشتی |
| شابک | 9789643894382 |
| نوع جلد | شومیز |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.