دخترک داستان کتاب انگشت جادویی در یکی از مزارع اطراف انگلستان زندگی میکند و دوستدار طبیعت است. خانوادهی گرئگ که در همسایگی او زندگی میکنند، عاشق شکار حیوانات و پرندگان هستند. دخترک قصه توانایی عجیبوغریبی دارد؛ هر زمان که عصبانی میشود، پرتویی جادویی از انگشتش خارج میشود و فرد یا افرادی که او را عصبانی کردهاند تنبیه میکند. روزی از روزها، دخترک متوجه میشود که آقای گرئگ به همراه دو پسرش (فیلیپ هشتساله و ویلیام یازدهساله) یک گوزن را شکار کردهاند. دخترک از دست آنها عصبانی میشود و انگشت جادویی خودش را به سمت آنها میگیرد. تمام اعضای خانواده گرئگ به پرندگان کوچکی تبدیل میشوند و دردسرهای آنها از این لحظه شروع میشود!
صبح روز بعد، دخترک قصه متوجه میشود که خانهی گرئگها توسط چند اردک اشغال شده و باید سرپناهی برای آنها تهیه کند، اما ماجرا به همینجا ختم نمیشود؛ اردکها تصمیم دارند تا انتقام طبیعت را از گرئگها بگیرند. درنهایت، آقای گرئگ از رفتارهای خود پشیمان میشود و تصمیم میگیرد تا شکار حیوانات را کنار بگذارد. کمکم اعضای خانوادهی گرئگ به حالت طبیعی برمیگردند و دوستدار واقعی حیوانات و طبیعت میشوند.
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.