این چند روز

«این چند روز»، رمانی از زینب میرطاووسی، روایتی است از دل‌نگرانی‌های یک زن جوان درگیر روابط عاطفی و تردیدهای روزمره؛ جایی که عشق، با سایه‌های شک و دلخوری آمیخته می‌شود. داستان بر محور شخصیت‌هایی چون نیما و راوی می‌چرخد، که در میان گفت‌وگوهای صمیمی با خاله محبوب، به کاوش در عمق احساسات می‌پردازد. میرطاووسی با نثری روان و نزدیک به زندگی، لحظه‌های پر از ابهام عاشقانه را تصویر می‌کند؛ لحظه‌هایی که عشق نه تنها شور می‌آورد، بلکه زخم‌های پنهان را هم برملا می‌سازد. این اثر، با 180 صفحه، در نوبت دوم چاپ، دعوتی است به تأمل در پیوندهای انسانی، جایی که بازگشت به آغوش آشنا، تنها پناهگاه در طوفان تردیدها می‌شود.

«گمونم چون باهاش نرفتم مهمونی دوستش دلخور شده. راستش یه وقتایی می‌ترسم نکنه پای کس دیگه‌ای وسط باشه. امکان نداشت نیما بعد از آن همه ابراز عشقِ پر سوز و گداز سراغ کسی دیگر برود. خاله محبوب لبخند زد. لبخندش این بار نه گنگ بود و نه زود محو شد. گفت: نیما عاشق توئه. هر جا هم بره و هر کسی رو هم ببینه برمی‌گرده پیش تو. کی رو پیدا کنه بهتر از تو؟»