«آلبرت اینشتین» ممکن است تنها مغز متفکر برای به وجود آوردن ایده های پیشگامانه اش در مورد «نسبیت» نبوده باشد. او همکاری گسترده ای با همسر نخستش، «میلوا ماریچ» داشت: زنی صرب که یکی از بانوان اندکی بود که به تحصیل در حوزه علم و ریاضی در «دانشکده پلیتکنیک زوریخ» می پرداخت—جایی که آن دو با هم آشنا شدند. «مری بندیکت» در این کتاب نشان می دهد که «میلوا» چگونه از دختری وابسته، به زنی موفق در زندگی شخصی و حرفه ای تبدیل می شود. «میلوا» با سایر زنان تحصیلکرده مثل خودش آشنا می شود و از طریق دوست جدیدش «آلبرت اینشتین»، در مباحثات نظری با همکاران مرد خود شرکت می کند و هوش سرشار و تحسین برانگیزش را برای پیشرفت علم به کار می گیرد.
گزیده ای از کتاب :
او الان به من گفت معرکه؟ این کلمهای بود که آلبرت آن را شایستهی استادان بزرگ فیزیک میدانست؛ کسانی نظیر گالیله، نیوتن، گاهی هم تعدادی از اندیشمندان متأخر. و حالا من؟ آلبرت که چشمانش همچنان میدرخشید، پرسید: «میآیی مقالهای درباره تئوریات بنویسیم؟ ما به اتفاق میتوانیم دنیا را دگرگون کنیم، عروسک. آیا مرا همراهی خواهی کرد؟»
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.