مجتمع فرهنگی هنری بنفشه

کتاب بریدا

  • دسته بندی:کتاب
  • کد:118489
  • ویژگی ها:
    • نویسنده: پائولو کوئلیو
    • مترجم: سیده مریم کشفی
    • ناشر: انتشارات عطر کاج
  • گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
  • ارسال به کل کشور
  • + -
    135,000 128,250
  • افزودن به سبد

کتاب بریدا ا اثری شنیدنی و جذاب از پائولو کوئلیو، یکی از پرفروش‌ترین نویسندگان معاصر برزیل و جهان است. کوئلیو در این کتاب پرفروش نیویورک تایمز، راوی زندگی بریدا، دختر جوان ایرلندی و مسیری است که او برای کسب دانش و آموختنِ فوت و فن جادوگری می‌پیماید.

این کتاب داستان یک دختر جوان ایرلندی است که در تلاش برای آموختن جادو برمی آید. جادو، جوهر اصلی این داستان است. در آغاز بریدا تصور صحیحی از جادو ندارد. برای آموختن جادو، سراغ استاد جادوگر، استاد سنت خورشید می رود که در یک جنگل ساکن است. اما نخست باید با سنت های جادو آشنا شود. در این کتاب، کوئیلو دو سنت جادوگری مطرح می کند: سنت ماه و سنت خورشید. سنت ماه، جادوگری آیینی کهن است که برای دست یافتن به آن باید تمرین های دشوار و متعددی را به کار برد. سنت خورشید راه جهان شمول برای دست یافتن به جهان ابدی است که در آن تنها یک اصل حاکم است: اعتماد کردن به شب تاریک ایمان. و تنها یک تمرین وجود دارد: نیایش کردن به درگاه خدا با قلب و روح.

گزیده ای از کتاب :

تاریکی مطلق جنگل فقط با نوری که ستاره‌ها داشتند کمی روشن شده بود. بریدا دید که جادوگر به سمت چپ درختان در جنگل رفت و ناپدید شد. از تنهایی ترسید ولی سعی کرد به چیزهای بی‌خود فکر نکند. به یاد آورد که این اولین و مهم‌ترین درس است: «پس نباید نشان بدهم که ترسیده‌ام. نباید بگذارم از من و یادگیری‌ام ناامید شود.»

مطمئن بود جادوگر جایی نزدیک ایستاده و تمام کارهایش را زیر نظر گرفته و می‌خواهد از توانایی‌اش برای یادگیری مطمئن شود، پس حتی اگر هم از تاریکی و موجودات زیرسنگ‌ها و کنار درختان، مثل عقرب و مار و حشرات ترسیده نباید به روی خودش بیاورد و اجازه دهد جادوگر بفهمد. مدام با خود تکرار می‌کرد: «من شجاعم و با اعتمادبه‌نفس؛ و جادوگر به زودی برمی‌گردد.»

بودن در کنار مردی که نصف روستا از او می‌ترسیدند و نیمی دیگر دوستش داشتند، برای بریدا امتیازی بود که دوستش داشت. از همین رو به ساعتی فکر کرد که به روستا رسیده و به عصری که با هم گذرانده بودند و در آخر به یاد مهربانی صدای جادوگر افتاد. لبخند کم‌رنگی کنار لبش نشست و با خود فکر کرد شاید وجودش برای جادوگر جذاب است! حتی به این فکر کرد که جادوگر بخواهد با او ارتباط برقرار کند.

لبخندش پر رنگ شد و به این نتیجه رسید که علی‌رغم عجیب بودن این مرد، تجربه‌ی بدی نخواهد داشت اگر این اتفاق بیفتد. در همین حین به خود آمد، فکرهای بیهوده را کنار زد و به دلیل واقعی که او را تا آنجا کشانده بود فکر کرد؛ یادگیری جادو.

مدتی گذشت، بریدا حس کرد زمان زیادیست که جادوگر رفته و تنهاست. ترسش با شدت بیشتری برگشت.

    • نویسنده پائولو کوئلیو
    • مترجم سیده مریم کشفی
    • ناشر انتشارات عطر کاج
0 از

5

  • ارزش خرید :
  • طراحی و زیبایی :
  • کیفیت چاپ :
  • محتوا :

شما هم می‌توانید در مورد این کالا نظر بدهید.

برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.