مجتمع فرهنگی هنری بنفشه

کتاب تعمیرکار

  • دسته بندی:کتاب
  • کد:119265
  • ویژگی ها:
    • نویسنده: برنارد مالامود
    • مترجم: شیما الهی
    • ناشر: انتشارات چشمه
  • گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
  • ارسال به کل کشور
  • + -
    110,000 104,500
  • افزودن به سبد

کتاب تعمیرکار نوشته برنارد مالامود است که با ترجمه شیما الهی منتشر شده است. کتاب برنده جایزه پولیتزر سال 1967 شده است. کتاب تعمیرکار که چهارمین رمان نویسنده است یک کتاب با تمام معیار‌های یک اثر ماندگار در ادبیات است.

 در کتاب تعمیرکار با دو بخش زندگی قهرمان روبه‌رو هستیم. در یک وجه با یاکوف بُک یهودی طرف هستیم؛ مردی که سرنوشتش با عهد عتیق پیوند خورده و پا جای پای قهرمانان کتاب مقدس گذاشته است. در وجه دیگر اما یاکوف نماد انسان اسیر و در رنج امروزی است، که جهانی غوطه‌ور در جهل و بی‌عدالتی در پیش رو دارد. مالامود ماجرای رو گرداندن بخت از انسانی را روایت می‌کند که می‌خواهد از قالب تعبیه‌شده‌اش قدم بیرون بگذارد تا دنیا را بهتر ببیند. یهودی سیه‌روزی که با الهام از شخصیتی حقیقی به نام مناخیم مندل بلیس خلق شده، پا به جهانی هولناک می‌گذارد: صحنه‌ای ازپیش‌چیده‌شده، شر مطلق و ناگزیر، استیصالی که مردی مشتاقِ دانش و تجربه‌اندوزی را دستخوش چنان زوالی می‌کند و به دل چنان مغاکی می‌اندازد که دست‌آخر بدل به فیلسوفی می‌شود که جنس جهان‌بینیش از زمین تا آسمان با آن مرد گریزان از سیاست ابتدای داستان متفاوت است. در بیش‌تر آثار مالامود هراس‌های انسانی و چگونگی مواجهه با آن، با آمیزه‌ای از طنزی کنایه‌آمیز و تصویرسازی شاعرانه توصیف شده است؛ گذار انسان در هنگام برخورد با ناملایمات، یا گذر از آن‌ها؟

گزیده ای از کتاب :

پنج ماه پیش، یک روز جمعه با هوایی معتدل اوایل نوامبر و پیش از بارش اولین برف بر دهکده، بود که پدرزنِ یاکوف، مردی استخوانی و پریشان با لباس‌هایی مندرس و پوسیده، مُشتی پوست و استخوان، سوار بر اسبِ مُردنی و ارابهٔ زهواردررفته‌اش نزد او آمد. کنار هم در خانهٔ تنگ و سرد یاکوف، که بعد دو ماه از فرار همسرِ بی‌وفایش ریسل بدل به مخروبه شده بود، نشستند و آخرین لیوان چای را در کنار هم نوشیدند. اشموئل، که مدت‌ها پیش شصت‌سالگی را پشت‌سر گذاشته بود، با ریش خاکستریِ ژولیده، چشمان قی‌کرده و شیارهای عمیق پیشانی جیب قبایش را گشت و یک نصفه‌حبهٔ قند زرد پیدا کرد. به یاکوف تعارف زد اما او سری جنباند و نخواست.

دست‌فروشِ دوره‌گرد ــ که سرجهازی دخترش بود و از آن‌جا که چیزی برای بخشیدن نداشت، هر کار و خدمتی از دستش برمی‌آمد برای یاکوف انجام می‌داد ــ چای را از دل قند مکید اما دامادش آن را تلخ نوشید. چای تلخ بود و یاکوف زندگی را لعنت کرد. پیرمرد هرازگاهی، بی‌آن‌که انگشت اتهامش را به سمت کسی نشانه برود، اظهارنظری دربارهٔ زندگی و سؤالات بی‌ضرری می‌کرد، اما یاکوف یا چیزی نمی‌گفت و یا پاسخ‌هایی مختصر می‌داد. 

اشموئل نصف لیوان چای را جرعه‌جرعه نوشید، آن وقت آهی کشید و گفت «علمِ غیب نمی‌خواهد که بفهمم تو مرا مقصر آن کار ریسل می‌دانی.» صدایش غم داشت، کلاهی زمخت به سر داشت که آن را در شهر هم‌جوار از درون یک بشکه پیدا کرده بود. عرق که می‌کرد، کلاه به سرش می‌چسبید، اما چون مردی متدین بود اهمیتی نمی‌داد. قبای لایی‌دوزی‌شدهٔ وصله‌داری به تن داشت و دستان استخوانیش از آستینش آویزان بود. چکمه نه، اما کفش‌هایی پت‌وپهن به پا داشت که با آن این‌طرف و آن‌طرف می‌رفت.

    • نویسنده برنارد مالامود
    • مترجم شیما الهی
    • ناشر انتشارات چشمه
    • نوبت چاپ هشتم
    • تعداد صفحه 317
0 از

5

  • ارزش خرید :
  • طراحی و زیبایی :
  • کیفیت چاپ :
  • محتوا :

شما هم می‌توانید در مورد این کالا نظر بدهید.

برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.