مجتمع فرهنگی هنری بنفشه

کتاب خشم و هیاهو (نگاه)

  • دسته بندی:کتاب
  • کد:128084
  • ویژگی ها:
    • نویسنده: ویلیام فاکنر
    • مترجم: بهمن شعله ور
    • ناشر: انتشارات نگاه
  • گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
  • ارسال به کل کشور
  • + -
    195,000 185,250
  • افزودن به سبد

داستان خشم و هیاهو در می‌سی‌سی‌پی اتفاق می‌افتد و ماجرای خانواده‌ی کامپسون را روایت می‌کند. خانواده‌ای که در گذشته اشراف‌زاده بوده‌اند و بعد از اتفاقاتی برای حفظ اموال و آبروی‌شان تلاش می‌کنند. رمان «خشم و هیاهو» روند زندگی خانواده‌ی کامپسون را در چهار فصل و در طول سی سال روایت می‌کند. هر یک از این فصل‌ها توسط یکی از پسران خانواده کامپسون روایت می‌شوند. این جابه‌جایی یا تغییر راوی به خواننده کمک می‌کند یک اتفاق را از چند زاویه ببینیم.

 کتاب خشم و هیاهوی فاکنر هم به سبک «جریان سیال ذهن»  روایت می‌شود. جریان سیال ذهن نوعی سبک روایت است که در آن نویسنده از خط زمانی پیروی نمی‌کند و داستان را در برش‌های زمانی گوناگون بیان می‌کند. همان‌طور که ذهن ما در یک لحظه هم به گذشته و هم به آینده فکر می‌کند، در این سبک از روایت هم، متن در زمان جا‌به‌جا می‌شود. در نسخه‌ی اصلی رمان خشم و هیاهو، فاکنر متن رمان را یکدست و با یکنواخت نوشته است، اما ناشر برای بهتر فهمیده شدن متن، بخش‌هایی از آن را که به سبک جریان سیال ذهن نوشته شده است، به صورت بولد یا ایتالیک چاپ کرده است. برای مثال در اولین سطرهای کتاب می‌خوانیم: « از کنار نرده رفتیم و به نرده باغ، آنجا که سایه‌هامان بودند رسیدیم. سایه‌ی من روی نرده از سایه‌ی لاستر بلندتر بود. به آن قسمت شکسته رسیدیم و تو رفتیم.»

گزیده ای از کتاب :

من گریه نمی‌کردم، ولی نمی‌توانستم جلوی خودم را بگیرم. گریه نمی‌کردم اما زمین آرام نبود و بعد داشتم گریه‌ می‌کردم. زمین اریب بالا می‌رفت و گاوها از تپه‌ها بالا می‌دویدند. تی پی سعی کرد بلند شود و دوباره زمین خورد و گاوها از تپه‌ها پایین دویدند. کونتین بازوی مرا گرفت و به طرف طویله رفتیم. بعد طویله آنجا نبود و ما مجبور شدیم صبر کنیم تا برگردد. من برگشتنش را ندیدم. از پشت ما آمد و کونتین مرا در آخوری که گاو‌ها می‌خوردند زمین گذاشت. من به آن چسپیدم. آن هم داشت در می‌رفت، و من بهش چسپیدم. گاوها دوباره از تپه پایین دویدند. از جلوی در. نمی‌توانستم جلوی خودم را بگیرم. کونتین و تی پی از تپه بالا آمدند، داشتند دعوا می‌کردند. تی پی داشت از تپه پایین می‌افتاد و کونتین او را از تپه بالا کشید. کونتین تی پی را زد. من نمی‌توانستم جلوی خودم را بگیرم.

    • نویسنده ویلیام فاکنر
    • مترجم بهمن شعله ور
    • ناشر انتشارات نگاه
    • نوبت چاپ هفتم
    • تعداد صفحه 416
0 از

5

  • ارزش خرید :
  • طراحی و زیبایی :
  • کیفیت چاپ :
  • محتوا :

شما هم می‌توانید در مورد این کالا نظر بدهید.

برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.