رمان «در اهمیت مرگ بیمورد آقای بادیاری»، داستان بلندی از میلاد روشنی پایان، در سال 1400 خورشیدی توسط نشر چشمه منتشر شد. این اثر با نثری روان و شیوه روایی جریان سیال ذهن، که یادآور «خانم دالووی» ویرجینیا وولف و ساختار بازگشتی «مرگ ایوان ایلیچ» تولستوی است، داستانی پرکشش و رمزآلود را روایت میکند. داستان با خودکشی ناگهانی آقای بادیاری، که نام کوچکش هرگز فاش نمیشود، آغاز میگردد و از طریق ذهن شخصیتهای اطرافش – فرزندان، همسر، دوستدختر، مادر و پدر – لایههای پنهان زندگی او را آشکار میکند. این رمان، با رگههایی از رئالیسم جادویی، جهانی بیزمان و بیمکان خلق میکند که در آن شخصیتهایی چون کوهیار با حواس غیرعادی، سامیار با توانایی نویسندگی جادویی در باغ خانوادگی، و الیکا که در مراقبه به دنبال راز خودکشی است، حضوری غریب دارند. روشنی پایان با روایتی چندصدایی و فضاسازیهای عمیق، به گرهخوردگی سرنوشت آدمها در شبکهای از روابط خانوادگی و اجتماعی میپردازد و خواننده را به تأمل در معنای مرگ، زندگی و پیوندهای انسانی دعوت میکند.
برای همراهی با قلم ژرف و خیالانگیز میلاد روشنی پایان، گزیدهای کوتاه از «در اهمیت مرگ بیمورد آقای بادیاری»:
<<توی باغ، زیر سایه درختهای کهن، سامیار قلم به دست گرفت. انگار باغ نفس میکشید و کلمات رو بهش دیکته میکرد. زیر لب زمزمه کرد: «چرا آقای بادیاری رفت؟» و نسیم، انگار جواب رو تو برگها پنهان کرد.>>
نویسنده | میلاد روشنی پایان |
---|---|
ناشر | چشمه |
سال انتشار | 1400 |
تعداد صفحه | 144 |
قطع | پالتویی |
شابک | 9786220111917 |
نوع جلد | نرم |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.