پازل ناتمام خانواده ی من

پازل ناتمام خانواده ی من

5 / 0 0 نظر
اشتراک گذاری
این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!
کپی کردن لینک
  • "روی نیمکت نشستم. بااینکه هوا گرم بود، یخ کرده بودم و می‌لرزیدم. بعد از مدتی پیدایش شد. انتظار داشتم با آدمی عجیب و غریب روبه‌رو شوم ولی ظاهرش ساده بود، مثل تمام آدم‌های معمولی. به اطراف نگاهی انداخت و آمد کنارم نشست..."در یک روز آرام تـابستـانی رازی از دل گذشــته‌ها آوار می‌شـود روی سـر گلبهار و در پی آن چالش‌ها یکی پس از دیگری به زندگی‌اش می‌تازند. دراین‌میــان او بایـد در برابر تبهـکاری هم که زندگـی دوستش را تهـدید می‌کند، بایستد... آیا او می‌تواند راه درست را پیدا کند؟

  • هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.