کتاب روزهای برمه نوشتهی جورج اورول، یکی دیگر از آثار انتقادی این نویسندهی بزرگ محسوب میشود که بر اساس تجربهی شخصی و وضعیت کشور برمه نوشته است. اورول که آثاری همچون 1984 و قلعهی حیوانات را در کارنامهی خود دارد به انتقاد از سیاستهای استعمارگرانهی بریتانیا میپردازد.
داستان جذاب رمان روزهای برمه (Burmese Days) در امپراتوری برمه و در شهری خیالی میگذرد. در آغاز داستان، یک قاضی اهل برمه که فردی فاسد است و یوپوکین نام دارد، در حال دسیسهچینی برای خراب کردن وجههی دکتری هندی به نام وراسوامی است. وراسوامی به دلیل دوستی صمیمانهی خود با فردی اروپایی از مهلکه نجات پیدا میکند و این تجربه منجر میشود تا او بخواهد دوستی خود را با اروپاییها بیشتر کند و به همین جهت تصمیم میگیرد تا در باشگاه بریتانیاییها عضو شود. از طرف دیگر یوپوکین بیکار ننشسته و دائماً در گوش اروپاییها میخواند که این دکتر خائن است و افکاری علیه بریتانیا دارد و برای اثبات گفتههای خود دست به هر عملی میزند.
گزیدهای از کتاب:
در یک لحظه کوباسین پیدا شد. او مردی قد بلند با شانههای باریک بود که در میان مردم برمه کمتر چنین چیزی دیده میشد، همچنین صورتش بطور عجیبی صاف و تیره رنگ بود که انسان به یاد ماده ژلاتینی قهوهای رنگ میافتاد.
یوپوکین اورا وسیله منفعتآور برای خودش میدانست. اومردی بود که قوه تخیلش ضعیف بود. ولی انسانی فعال و پرتلاش و یک منشی عالی بود که آقای مک گرگور معاون کلانتر به او اطمینان کامل داشت. واکثر کارهای اداری محرمانه خود را به او واگذار میکرد. یوپوکین که به علت افکارش در وضعیت خوبی بسر میبرد، خنده کنان به سمت کوباسین رفت و به سمت جعبۀ ساقۀ پان اشاره کرد و گفت: «خیلی خوب کوباسین کارها چگونه پیش میرود؟ امیدوارم آن طور که آقای مک گرگور میگوید باشد.» سپس یوپوکین به زبان انگلیسی گفت: «آیا بصورت مشخص در حال ترقی است؟»
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.