سرگذشت ندیمه

آفرد، شخصیت اصلی رمان «سرگذشت ندیمه» نوشته‌ی مارگارت آتوود، ندیمه‌ای در جمهوری گیلیاد است؛ جامعه‌ای تمامیت‌خواه و مذهبی که پس از انقلابی خونین در آمریکا – با کشته شدن رئیس‌جمهور و اعضای کنگره – قدرت را به دست گرفته و مرزها را بسته است. زنان از حقوق بنیادین محرومند: خواندن ممنوع، فعالیت بیرون از خانه قدغن، مالکیت و ارتباط با دیگران سلب شده و تنها ارزش‌شان به باروری و تأهل است. آفرد تنها یک بار در روز اجازه دارد خانه‌ی فرمانده را ترک کند و به خواربارفروشی‌هایی برود که تابلوهایشان تصاویر ساده‌ای به جای کلمات دارند. ماهی یک بار باید با فرمانده همبستر شود و امیدوار به بارداری باشد، زیرا در دوران افول زاد و ولد، ندیمه‌ها تنها به خاطر توانایی زایش‌شان ارزشمندند. او پیش از انقلاب، زندگی عاشقانه‌ای با همسرش لوک و دختر کوچک‌شان داشت؛ شغلی، پولی از آن خود و سوادی آزادانه. اما چون لوک پیش‌تر ازدواج کرده بود، پیوندشان نامشروع اعلام شد و پس از تلاش ناکام برای فرار، آفرد دستگیر و به ندیمه تبدیل گردید. در میان روال روزمره‌ی خفقان‌آور، خاطرات گذشته‌اش را روایت می‌کند و تصویری تلخ و ماندگار از گیلیاد برای خواننده می‌سازد.

«در راه بازگشت، دو زن را دیدم که لباس‌های قرمز ندیمه‌ها را به تن داشتند و سبدهای خریدشان را حمل می‌کردند. کلاه‌های سفیدشان بال‌هایشان را پهن کرده بود تا دیدشان را محدود کند. یکی از آن‌ها آفرد بود، ندیمه‌ی فرمانده. دیگری آفگلن، ندیمه‌ی دیگری.»

این محصول را با بهترین قیمت و کیفیت تضمین‌شده از فروشگاه بنفشه تهیه کنید و از خریدی مطمئن و مقرون‌به‌صرفه لذت ببرید!