رمان «شام آخر در سرخده»، اثری تأملبرانگیز از بلقیس سلیمانی، در سال 1389 خورشیدی توسط نشر چشمه منتشر شد. این رمان با نثری روان و عمیق، داستان زنان میانسالی را روایت میکند که رازهای ناگفتهشان، برخاسته از روابط و مناسبات فرهنگی و تاریخی نسل آرمانخواه، روحشان را سنگین و روابطشان را تیره کرده است. این زنان، که اکنون در سراشیبی عمر به بازخوانی گذشته و هویت خود روی آوردهاند، در گردهماییای در روستای سرخده با پرسشهایی بنیادین روبهرو میشوند: آیا افشای رازها پیوندهایشان را استوارتر میکند یا آنها را به سوی پوچی میراند؟ سلیمانی با شخصیتپردازیهای دقیق و فضاسازیهای زنده، به کاوش در تأثیر رازها بر هویت و روابط انسانی میپردازد و خواننده را به تأمل در این دعوت میکند که آیا رازگویی به سبکی روح میانجامد یا به فروپاشی درونی. این اثر، با نگاهی نقادانه به مسائل اجتماعی و روانشناختی، داستانی پرکشش ارائه میدهد که همزمان عمیق و چالشبرانگیز است.
برای همراهی با قلم گیرا و تأملبرانگیز بلقیس سلیمانی، گزیدهای کوتاه از «شام آخر در سرخده»:
<<زنان دور میز، زیر نور کمسوی فانوس، به هم نگاه کردند. سکوت، سنگین بود، انگار هر کدام رازی را در دل پنهان کرده بودند. یکی زیر لب گفت: «اگه بگم، چی میشه؟» و نسیم شب، انگار جواب را با خود برد.>>
نویسنده | بلقیس سلیمانی |
---|---|
ناشر | چشمه |
سال انتشار | 1389 |
تعداد صفحه | 210 |
قطع | رقعی |
شابک | 9786220111283 |
نوع جلد | نرم |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.