رمان «شرلوک هولمز و بیوه سیاه»، نوشتهی کیران مکمولن، که در سال 2013 توسط انتشارات MX به چاپ رسید، اثری جسورانه و بحثبرانگیز در دنیای شرلوک هولمز است. این داستان، با روایتی از زبان دکتر واتسون، مرزهای سنتی شخصیتپردازی را جابهجا میکند و خواننده را به چالش میکشد تا با تصویری تازه از قهرمانان آشنا، روبرو شود. در بستر سال 1908، هولمز در ساسکس به زنبورداری و آرامش بازنشستگی پناه برده، واتسون به مطب خصوصی بازگشته و مجرد است، و خانم هادسون – که در این روایت جوانی شگفتانگیز دارد – به عنوان نگهبان خانهی هولمز به او پیوسته. اما دست تقدیر، یا شاید توطئهای پنهان، جان واتسون و مارتا هادسون را در مسیری عاشقانه به هم میرساند.
وقتی واتسون، با قلبی پر از عشقی پنهان، به مارتا هادسون پیشنهاد ازدواج میدهد و او میپذیرد، موجی از شایعات از دوردستها، حتی از استرالیا، به راه میافتد. کالم کمبل، خویشاوند مارتا، با تردید به گذشتهی واتسون مینگرد: سه همسر پیشین او در شرایطی غریب و مشکوک جان باختهاند. آیا اینها صرفاً بداقبالیهای تلخ زندگیاند، یا نشانهای از رازی تاریکتر، چون انگیزهای مالی برای قتلهای پیاپی؟ خبر به سرعت به گوش پلیس میرسد و لسترید، وفادار به شرافت واتسون، از هولمز یاری میجوید. هولمز، که از عمق دوستیاش با واتسون برمیخیزد، وارد ماجرایی میشود که نه تنها دوستی دیرین را به آزمون میکشد، بلکه پرسشهایی ژرف دربارهی عشق، اعتماد و مرزهای عدالت را برمیانگیزد.
مکمولن با نثری روان و وفادار به لحن کانن دویل، فضایی سرشار از تعلیق و احساس میآفریند. هولمز در این اثر، نه تنها کارآگاهی بیرحم، بلکه دوستی وفادار است که با چالشهای عاطفی دستوپنجه نرم میکند. واتسون، انسانی آسیبپذیر و عاشقپیشه، و مارتا هادسون، زنی مستقل و مرموز، به عمق شخصیتها میافزایند. مضامین اصلی، از جمله شکنندگی روابط انسانی، تأثیر گذشته بر حال، و نقش عقل در برابر احساسات، در قالبی پلیسی کلاسیک کاوش میشوند. منتقدان و خوانندگان، این رمان را به دلیل جسارت در بازآفرینی شخصیتها ستودهاند؛ برخی آن را بحثبرانگیزترین داستان هولمز خواندهاند، در حالی که دیگران از پیچشهای غافلگیرکننده و عمق عاطفیاش قدردانی کردهاند. با این حال، تعدادی از طرفداران سنتی، تغییرات در ویژگیهای شخصیتها را چالشبرانگیز یافتهاند.
در نهایت، «شرلوک هولمز و بیوه سیاه» نهتنها ماجرایی هیجانانگیز، بلکه کاوشی تازه در روابط میان هولمز، واتسون و هادسون است. این رمان برای عاشقان داستانهای کارآگاهی که شیفتهی لایههای پنهان شخصیتها و روایتهای جسورانهاند، جواهری نایاب است؛ اثری که بحث را برمیانگیزد و خاطره را ماندگار میسازد.
«در سکوت غروب ساسکس، هولمز به واتسون نگریست و با صدایی آرام گفت: 'دوستم، عشق همچون معمایی است که کلیدش نه در منطق، که در دل نهفته؛ اما اگر سایهای بر آن افتاده، من آن را رازگشایی خواهم کرد.' باد ملایمی برگهای زنبورستان را تکان داد و رازی ناشناخته در هوا پیچید.»
نویسنده | کایران مک مولنن |
---|---|
مترجم | نوید فرخی |
ناشر | قطره |
سال انتشار | 1401 |
تعداد صفحه | 184 |
قطع | رقعی |
شابک | 9786222019686 |
نوع جلد | نرم |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.