«قایق شب رو به طنجه»، نوشته کوین بری، رمانی شاعرانه و در عین حال تاریک است که در سال 2019 منتشر شد و به سرعت جایگاه خود را به عنوان یکی از آثار برجسته ادبیات معاصر تثبیت کرد. این رمان داستان دو دوست قدیمی و سرنوشتهای درهمتنیده آنها را روایت میکند که در بندری در اندلس به دنبال دختری گمشدهاند. داستان در ترمینال کشتیرانی آلخسیراس، اسپانیا آغاز میشود، جایی که موریس هرن و چارلی ردموند، دو گانگستر کهنهکار ایرلندی، منتظرند تا ببینند آیا دیلی، دختر موریس، با قایق شبانه از طنجه میرسد یا خیر. آنها در این انتظار، به گذشته خود میاندیشند، به روزگار اوج و فرودهایشان در دنیای پرآشوب قاچاق مواد مخدر و جرایم سازمانیافته.
بری با زبانی شاعرانه و تصویرسازیهای بدیع، خواننده را به سفری در زمان میبرد و دههها دوستی، خیانت، عشق و فقدان را مرور میکند. او با چیرهدستی، زندگیهای ازهمگسیخته و روابط پیچیده شخصیتها را ترسیم میکند. داستان به زیبایی به موضوعاتی چون پیوند پدر و دختری، دوستی و پیامدهای ماندگار اعتیاد و خشونت میپردازد. موریس و چارلی، با وجود گذشته جناییشان، شخصیتهایی عمیق و همدلیبرانگیزند. روابطشان با دیگران، بهویژه دختران و همسرانشان، وجهی انسانی و شکننده از زندگی آنها را آشکار میسازد. بری با ظرافت نشان میدهد که چگونه گذشته، حال را شکل میدهد و اشتباهات دیرین سایهای بلند بر آینده میافکنند. این رمان نه تنها روایتی از جستجو برای یافتن دیلی است، بلکه کاوشی برای یافتن معنا و آرامش در جهانی آشوبزده به شمار میرود. کتاب مملو از گفتوگوهای زنده است که گاه طنزآمیز و گاه عمیقاً تأثیرگذارند. شیوه روایت بری، با استفاده از خطوط زمانی درهم و جهانی ماورایی، به داستان بعدی اسطورهوار میبخشد.
کوین بری در «قایق شب رو به طنجه» به مخاطب نشان میدهد که انسانها، حتی در اوج نقص و ناکامی، میتوانند زیبایی و شرافت را در خود پرورش دهند. او یادآوری میکند که حتی در تاریکترین لحظات زندگی، همیشه امیدی برای بخشش، تحول و یافتن نور وجود دارد. این رمان نه تنها داستانی جذاب، بلکه تأملی عمیق بر زندگی، مرگ و معنای انسانیت است. بری با این اثر، شاهکاری ماندگار و چندلایه خلق کرده که خواننده را به تأمل در زندگی خود و دیگران دعوت میکند.
«در کافه سنترال، در میدان کونستیتوسیون، او قهوهای خالص نوشید و منتظر ماند. اطرافش همهمه بیوقفه گفتوگوهای اندلسیهای سالخورده بود. آنها دستمالهایشان را مچاله میکردند و به کف کاشیشده میانداختند. پیرمردها با اخم تف میکردند، پوستهایشان به رنگ بادام. هوا از دود سیگار آبی شده بود که آرام بالا میرفت. پیرزنها در آفتاب زمستانی کتهای خز تا مچ پا پوشیده بودند. ابروهایشان را به شکل قوسهای خندهدار رنگ کرده بودند و همیشه انگار شگفتزده به نظر میآمدند. دستگاههای قهوهساز هم میخندیدند و تف میکردند. مشتریان قهوه خالص، قهوه با شیر، کورتادو و شکلات داغ مینوشیدند و چوروهای بلند و پیچخورده و شیرین میخوردند.»
این محصول را با بهترین قیمت و کیفیت تضمینشده از فروشگاه بنفشه تهیه کنید و از خریدی مطمئن و مقرونبهصرفه لذت ببرید!
نویسنده | کوین بری |
---|---|
مترجم | ندا بهرامی نژاد |
ناشر | خوب |
سال انتشار | 1402 |
تعداد صفحه | 183 |
قطع | رقعی |
شابک | 9786227543513 |
نوع جلد | نرم |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.