الکساندر پوشکین نه تنها با گنجینههای ادبیات جهانی مانوس بود، بلکه دایهاش، که قصهگویی چیرهدست به شمار میرفت، او را با داستانهای ملی و میراث فرهنگی روسیه آشنا میکرد و ترانههای محلی را برایش زمزمه مینمود. این دایه با گنجینهای از قصهها و ضربالمثلهای روسی، توانست توجه پوشکین را به سوی این گنجینهها جلب کند و عشقی عمیق به ادبیات فولکلوریک روس در دل او بکارد.
نثر پوشکین، که از ادبیات فرانسوی و به ویژه سبک ولتر الهام گرفته، نمونهای از سادگی و زیبایی است. او را میتوان یکی از نخستین پیروان مکتب ولتر دانست، جایی که نثرش با ایجاز، روانی و سهولت آمیخته شده، دور از هرگونه گزافهگویی و آرایههای پرزرقوبرق، و همواره به سوی زبانی صریح و عریان پیش میرود.
«آدریان هرگز اهل تعارف نبود. در باز بود. وارد راهرو شد و مرد هم به دنبالش. آدریان به نظرش آمد که افرادی در اتاقهای خانهاش در رفت و آمد هستند. با خود اندیشید که این دیگر چه صیغهای است. با عجله وارد اتاق شد... ناگهان از فرط وحشت پاهایش سست و بیحرکت شد. مردگان اتاق را در اشغال خود درآورده بودند. ماه از پشت پنجره صورتهای زرد و کبود، دهانهای حفرهمانند، چشمهای نیمهباز و کدر و بینی تیز آنها را روشن کرده بود. آدریان وحشتزده تمام کسانی را که با سعی و همت او دفن شده بودند بازشناخت. مهمانی که همراه او وارد شده بود همان سرهنگی بود که او را به تازگی در میان رگبار شدید دفن کرده بود.»
نویسنده | آلکساندر سرگیویچ پوشکین |
---|---|
مترجم | ناهید کاشی چی |
ناشر | توس |
تعداد صفحه | 679 |
قطع | رقعی |
شابک | 9789643157432 |
نوع جلد | سخت |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.