داستان های این کتاب، اغلب با تم اجتماعی و نیم نگاهی به برخی اخلاقیات جامعه به نگارش درآمده و با مخاطب عام به خوبی ارتباط برقرار می کند و از لحنی صمیمی و روایتی رئال از دنیای پیرامون ما برخوردار است. داستان اول کتاب که عنوان کتاب نیز از آن وام گرفته شده، درباره یک آجیل فروشی است که یکی از مشتری ها هنگام خرید، سر مغازه دار کلاه می گذارد اما خودش در تله ای گرفتار می شود و مغازه دار با او با صداقت رفتار می کند و نه مقابله به مثل و فرار کردن از پرداخت وجه خریدش! در بخشی از داستان «مهدی غیرتی» میخوانیم: «بهش می گفتند "مهدی غیرتی". نه از اون جهت که اسمش مهدی بود و فامیلش غیوری، بلکه از اون بابت که واقعا غیرتی بود و سرچیزایی که قبول داشت کوتاه نمی اومد. یک بار طوری روزگار یه جوون غریبه و بی سروپا که دیوونه محلشون رو مسخره کرده بود سیاه کرد، که بیچاره دیگه اون طرفا پیداش نشد.بهش نمی اومد ولی مهدی غیرتی با همه این حال و احوال و لوطی گری هاش، خیلی هم سر به زیر و آروم بود»