در رمانی جنایی از ژرژ سیمنون، کشف جسد مردی به نام لویی توره در بنبستی در محله پرجنبوجوش سنمارتن پاریس، سربازرس مگره را به صحنهای مرموز میکشاند. لویی توره، انباردار پیشین شرکت کاپلان، مردی میانسال با ظاهری آراسته اما عجیب است: کتوشلوار رسمی و تیرهاش با کراواتی مایل به قرمز و کفشهایی زردرنگ که با کلیت لباسش ناسازگارند، توجه مگره را جلب میکند. این ناهمخوانی ظاهری، مگره را به سوی کاوش در زندگی پنهان مقتول هدایت میکند. توره در نگاه همکارانش مردی مهربان و محبوب بود، اما در خانه، زیر سایه همسری مقتدر، شخصیتی مطیع و فرمانبردار داشت. این داستان، فراتر از یک معمای جنایی، به واکاوی مسئلهای اجتماعی میپردازد: مردانی که در سایه ترس از همسرانشان، زندگی دوگانهای در پیش میگیرند. نه به معنای خیانت یا ازدواج مجدد، بلکه مانند توره، که بیکاری طولانیمدت خود را از همسرش پنهان میکرد و ادعا میکرد همچنان در شغل پیشین مشغول است، در حالی که احتمالاً درآمدش از مسیری غیرقانونی تأمین میشد. مگره در این مسیر، با سرنخهایی ظریف و روانشناختی، به لایههای پنهان زندگی توره نفوذ میکند تا راز قتل او را برملا سازد.
«مگره به لباسهای او خیره شد: کتوشلوار تیره، تمیز و اتوکشیده، اما آن کراوات قرمز و کفشهای زرد... انگار مردی که اینها را پوشیده بود، میخواست فریاد بزند، چیزی بگوید که با سکوت زندگیاش همخوانی نداشت. این تضاد، کلیدی بود به سوی رازی که در بنبست سنمارتن پنهان شده بود.»
| نویسنده | ژرژ سیمنون |
|---|---|
| مترجم | ابراهیم اقلیدی |
| ناشر | هرمس |
| سال چاپ | 1953 |
| تعداد صفحه | 187 |
| قطع | رقعی |
| شابک | 9789643637156 |
| نوع جلد | نرم |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.