گور فروشی / مجموعه داستان کوتاه

رنگ‌ها، خمیرهای گل مجسمه، کلمات و واژه‌ها – و به بیانی دیگر، خلق کردن و جان بخشیدن – همیشه در رگ‌های زندگی‌ام جاری بوده و هست. خود را بیش از هر چیز نقاش و مجسمه‌سازی می‌دانستم که پیکره‌ای می‌سازد یا تابلویی به سبک کلاسیک خلق می‌کند؛ آثاری که مفهومی راستین از دیده‌ها به مخاطب ارزانی می‌دارند. در کنار این‌ها، با واژه‌ها نیز قصه می‌نوشتم؛ قصه‌هایی که از عادت به بایگانی می‌رفتند یا گاه‌گاهی پیش می‌کشیدمشان و با وسواسِ "بهتر می‌شود"، تغییری در روایتشان می‌دادم. همچون تابلوهای رنگ روغنِ محبوس در اتاق، تنها برای خودم و نزدیکان. رغبتی به عرضهٔ عمومی نبود. این کتاب، ثمرهٔ اصرار خانواده است؛ قدردان حضور پرامیدشانم. در هفتاد و پنج‌سالگی، نزدیک ایستگاه پایانی، تسلیم و راضی به انتشار این مجموعهٔ کوچک شده‌ام. تقدیم به شما که می‌خوانید. تقدیم به شما، از نقاش و مجسمه‌سازی که نوشتن نیز بخشی از جانش است. این اثر اکنون در وبسایت ایران‌کتاب موجود است؛ با سفارشی ساده، در کوتاه‌ترین زمان به دستتان می‌رسد.

«رنگ‌ها را روی بوم می‌ریختم، گویی روحی از خاک برمی‌خواست؛ خمیر گل در دستانم جان می‌گرفت و به پیکره‌ای بدل می‌شد که چشمانش، داستان‌هایی ناگفته را زمزمه می‌کرد. و واژه‌ها... آه، واژه‌ها همچون قلم‌مویی نرم، سایه‌ها را به نور می‌رساندند، تا جایی که مرز میان مجسمه و قصه، رنگ و کلمه، محو می‌گشت.»