گوساله ی سرگردان

گوساله ی سرگردان

5 / 0 0 نظر
اشتراک گذاری
این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!
کپی کردن لینک
  • "گوساله سرگردان" داستان یک گروه شناسایی در روستاهای کردستان است که به همراه یک بلدچی کرد پیش می‌روند تا پایگاه دشمن عراقی را شناسایی و فتح کنند. با مشکلاتی که پیش می‌آید، فرمانده‌ی گروه تصمیم به بازگشت می‌گیرد و در این میان یکی از افراد گروه را برای شناسایی پایگاه و موقعیت‌های اطراف آن به همراه بلد‌چی کرد در مخفی‌گاه برجا می‌گذارد. جوان به جا مانده متوجه گاو و گوساله‌ای می‌شود که بدون چوپان و آزادانه در همه‌جای روستای می‌چرخنند و کسی با آن‌ها کاری ندارد. بلد‌چی برایش حکایت می‌کند که گاو و گوساله به شخصی به نام "ماموستا" تعلق دارد که شبی خانه‌اش در آتش می‌سوزد و خود نیز در آتش جان می‌سپارد. همه‌ی اهالی روستا،مرگ وی و پس از آن جسد بی‌جانش را می‌بینند اما زمانی که برای دفن می‌روند، جسدی وجود نداشته است. مردم اعتقاد پیدا می‌کنند که این گاو و گوساله نظرکرده‌اند و نباید به آن‌ها کاری داشت. یک روز عصر عراقی‌ها به گاو حمله کرده، آن را کشته و می‌برند و گوساله، همه‌جا در پی مادر خویش سرگردان می‌گردد. مردم از هراس این ماجرا روستا را تخیله می‌کنند و جوان حیران و آشفته در روستای خالی برجا می‌ماند. کتاب حاضر مشتمل بر هشت داستان کوتاه با نام "ماه‌زده"، "تلخک"، "فقط حرف بزن"، "عودهای سبز"، "کابوس‌خانه"، "نور کافی"، "مامور" و "گوساله‌ی سرگردان" است.

  • هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.