گزیده ای از کتاب:

چهار نوع قدرت اصلی وجود دارد که می توانید آن را بسط و توسعه بدهید. اولین نوع، قدرت تخصصی است. این نقطه شروع کار شماست. تلاش می کنید که کارتان را به طرزی عالی انجام بدهید. وقتی به این شهرت پیدا کنید که می توانید کارتان را به خوبی انجام بدهید، در مقایسه با افراد معمولی قدرت و نفوذ بیشتری پیدا می کنید. به کمک قدرت تخصصی شما توجه و احترام اشخاص مهم در زندگی خود را جلب می کنید، فرصتهای مناسب بیشتری به دست می آورید تا کارتان را به طرز بهتری انجام بدهید. درها به روی شما باز می شوند.

دومین نوع قدرتی که می توانید آن را توسعه بدهید، قدرت شخصی است. این قدرت زمانی ایجاد می شود که اطرافیان شما را دوست داشته باشند و به شما احترام بگذارند. هرچه شمار بیشتری شما را دوست داشته باشند، نفوذ بیشتری بر آنها پیدا می کنید. اشخاص به حرفهای شما گوش می دهند و پذیرای پیشنهادات و نقطه نظرهای شما می گردند. این نوع قدرت را معمولا «هوش اجتماعی» یا «هوش عاطفی» می نامند. این مفیدترین و والاترین توانمندی در جامعه ماست.

سومین نوع قدرت، قدرت موقعیت است. این قدرتی است که با عنوان شغلی همراه است. قدرت سمت و موقعیت شامل توانایی استخدام کردن، اخراج نمودن، پاداش دادن و مجازات کردن است. قدرت سمت و موقعیت می تواند از قدرت توانمندی و مسئولیت متفاوت باشد. شمار کثیری از اشخاص وجود دارند که افراد بی صلاحیت اما سمت داری هستند. آنها این سمت و رتبه را به دلایلی جز توانمندیهای شخصی خود دریافت کرده اند و درواقع فاقد توانمندی کنار آمدن با سایرین هستند.

چهارمین نوع قدرت، آن قدرتی است که دیگران آن را به شما محول می سازند. وقتی کارتان را به خوبی انجام می دهید، این قدرت را به خود جلب می کنید. زیرا دیگران شما را دوست می دارند و به شما احترام می گذارند.