داستان این کتاب رمان انگلیسی در سال 1984 در لندن که یکی از شهرهای کشور اوشیانا است، اتفاق می افتد. مردم در جامعه اوشیانا به 3 طبقه طبقه کارگر، اعضا عادی حزب و رتبه های رده بالای حزب تقسیم می شوند. این کشور توسط برادر بزرگتر (رهبر حزب، ناظر کبیر) که یک دیکتاتور بی رحم است اداره می شود. طبق قوانین این جامعه فکر کردن، نوشتن، عاشق شدن، اخم کردن و… تماماً غیر قانونیست. تمام قانون شکنان جامعه به راحتی اعدام می شوند.

شخصیت اصلی این کتاب، وینستون اسمیت یکی از اعضای عادی حزب است. او وظیفه دارد که زیر نظر وزارت حقیقت با تغییر دادن اسناد تاریخی، حقایق جدیدی را جعل کند. وینستون که به قوانین و دستورات برادر بزرگتر بدبین شده است، به صورت مخفیانه دفترچه ای قدیمی تهیه می کند. او که در ابتدا تصمیم دارد در این دفترچه فقط اتفاقات روزمره اش را بنویسد، خیلی زود شروع می کند به نوشتن افکارش. او حتی در دفترچه اش چندین بار جمله «مرگ بر برادر بزرگتر» را می نویسد.

جرم هر کدام از این اقدامات به حدی سنگین است که هر یک به تنهایی می تواند حکم اعدام را به ارمغان بیاورد. پس اسمیت تمام تلاش خود را می کند که هیچ کس نفهمد که او دفترچه یادداشت دارد، تا اینکه متوجه می شود دختری مو سیاه به نام جولیا او را تحت نظر دارد. اسمیت با فکر اینکه این دختر جاسوس حزب است، آرامش خود را از دست می دهد. تا اینکه یک روز جولیا کاغذی را به اسمیت می دهد که بر روی آن نوشته شده: «دوستت دارم»

این نوشته سر آغاز ماجراهای جذاب و دلهره آور اسمیت و جولیا است… .