Daisy Darker (دیزی دارکر)

کتاب Daisy Darker اثر آلیس فینی تمام عناصر رمز و راز کلاسیک را دارد. یک محیط عالی، ترسناک و اجتناب ناپذیر که یادآور کلو است؟ بررسی. یک خانواده بهم ریخته و پر از راز و دروغ؟ بررسی. قتل های خلاقانه؟ چک – چک. توطئه پیچش و چرخش؟ تو بچا

در طول شب، نانا هشتاد ساله مطالب وصیت نامه خود را زود اعلام می کند تا همه بفهمند که پس از مرگ او چه انتظاری دارند. اساساً همه چیز به نوه‌ی او، تریکسی می‌رسد.

این خبر همان طور که می توان در خانواده ای که از نظر عاطفی کوتاه مدت است، پیش بینی می شود. همه بیرون می‌روند به جز دیزی، که فقط غمگین است زیرا Seglass و همه چیزهای عجیب و غریب آن را بیشتر دوست دارد. اما او خواهرزاده‌اش را نیز دوست دارد و تریکسی به او صدمه نمی‌زند. آنها رابطه نزدیکی دارند.

با این حال، شام ناهنجار تنها آغاز یک عصر دلخراش است. وقتی جزر و مد به طور کامل جریان دارد، آنها نمی توانند تا صبح از خانه خارج شوند. بعد از اینکه احتمالاً همه به رختخواب رفتند، صدای جیغ در خانه به گوش می رسد. دیزی با عجله به طبقه پایین می رود تا نانا را بیهوش در کف آشپزخانه پیدا کند. خون همه جا هست در ابتدا، به نظر می رسد که نانا فقط یک سقوط وحشتناک و غم انگیز داشته است.

سپس شعر گچی را روی دیوار آشپزخانه پیدا می کنند.

خانواده دیزی دارکر به همان اندازه تاریک بودند.

وقتی یکی از آنها مرد، همه دروغ گفتند و وانمود کردند که نمی بینند.

نانای دیزی دارکر قدیمی ترین اما کم عاقل ترین بود.

وصیت زن باعث شد که همه آنها احساس بیماری کنند، به همین دلیل او باید بمیرد.

پدر دیزی دارکر با آهنگ خودش زندگی می کرد.

...