کلارا به تماشای احساسات پیچیده انسان و تنهایی عمیقش نشسته و همه چیز را به شیوه خاص خودش درک و تفسیر می کند. بنابراین در رمانی که راوی اش کلاراست با روایتی مواجه ایم که لحن و دایره لغات متفاوتی دارد. ایشی گورو با ظرافتی استادانه تقابل بین دو نوع متفاوت از دوست داشتن را نشان می دهد، عشقی خودخواهانه و پر از نگرانی درمقابل عشقی بی آلایش که با بخشندگی همراه است. کلارا رباتی که از هر انسانی بهتر معنای تنهایی و عشق و دوست داشتن را درک می کند، با معصومیتی کودکانه به مشاهده دنیای اطراف خود می پردازد و باوجود اینکه به او اخطار داده می شود که خیلی روی وعده های انسان ها حساب نکند همه توانش را وقف انجام وظیفه ای می کند که احساسات عمیقش بر دوشش گذاشته است.
در زمانه ای که دیگر بچه ها به مدرسه نمی روند و ارتباط انسانی بیش از پیش دور و وابسته به جهان مجازی شده، کلارا از دریچه ی ذهن بی آلایش خود جهان بزرگتر ها و بده بستان هایشان را تماشا و تفسیر می کند. کلارا ضاهرا فاقد احساس است، اما وقتی فاجعه نزدیک می شود اوست که بیش از هر انسانی عشق را می فهمد و با انتخاب رشک انگیز خود معنایش می کند. کلارا قهرمانی فروتن و کوچک است در دنیایی که خودخواهی انسان ها آن را قطعه قطعه کرده است و از این منظر شاید بتوان این رمان را یک شازده کوچولوی مدرن دانست
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.