"آی بی کلاه آی با کلاه" نمایش نامه ای است قابل تامل به قلم "غلامحسین ساعدی"، که در سال 1346 با بازی درخشان "علی نصیریان" و "عزت الله انتظامی" روی صحنه رفت و موفق شد تماشاچیان را بسیار تحت تاثیر قرار دهد.
این اثر که یکی از بهترین نمایش نامه های خلق شده از "گوهرمراد" است، مسائل زیادی را زیر ذره بین برده که مستی و هشیاری، خرافات و حقیقت، حیات و مرگ و آگاهی و عدم آگاهی تنها بخشی از آن موارد هستند. در داستان "آی بی کلاه آی با کلاه"، مردم یک محله به دلیل سر و صداهای دلهره آوری که از یک ساختمان بدون سکنه بلند شده، دچار رعب و وحشت شده اند و پیرامون این اتفاق و مسائل مرتبط به آن، با یکدیگر در بحث و جدال اند. این نمایش نامه که "غلامحسین ساعدی" آن را در دو پرده به نگارش در آورده است، در هر قسمت فضاسازی ویژه ای را به تصویر می کشد.
در پرده ی نخست تحت عنوان "آی بی کلاه"، با سر و صدایی که از آن ساختمان متروکه بلند شده، ترس به جان مردم محل می افتد و حدس همه بر این است که هیولایی در ساختمان مخفی شده است. یکی از شخصیت های کتاب که مردی روی بالکن است، اعتماد مردم محل را جلب کرده و آن ها را متقاعد می کند که هیولایی برای نابودی آن ها در کمین است. در پایان پرده ی نخست، صحت یا کذب این ادعا روشن می شود اما اتفاقاتی که رقم خورده، سبب می شود تا در پرده ی دوم با نام "آی با کلاه"، مردم نسبت به حرف های مرد روی بالکن بی تفاوت شوند و نتیجه ی ناخوشایندی برایشان رقم بخورد.
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.