اتفاق غیرمنتظره

5 / 0 0 نظر
اشتراک گذاری
این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!
کپی کردن لینک
  • گزیده ای از کتاب :

     از خونه بیرون اومدیم و سمت پشت باغ حرکت کردیم نمی دونستم کجا قراره منو ببره فقط دنبالش می رفتم یکم از ساختمون فاصله گرفتیم که یه کلبه ی چوبی خیلی کوچیک توجهمو جلب کرد هر چی نزدیک تر میشدیم تازه خودشو بیشتر نشون میداد انقدر خوشگل و بامزه بود که نتونستم جلوی خودمو بگیرم و رفتم جلو و دستمو کشیدم روش خوشت اومد؟ -خیلی بامزه اس. مثل این خونه های تو کارتوناست، مثل خونه ی هفت کوتوله های سفیدبرفی -کوتوله نداریم ولی سفید برفیش همینجا رو به روشه از تعریفش خجالت کشیدم چون پشتم بهش بود چشمامو بستم و لبخند زدم اما مجبور بودم حفظ ظاهر کنم...

  • هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.