در رمانی پرتعلیق و معمایی، جهانی سرد و عجیب پیش روی خواننده گشوده میشود؛ جایی که برف از سقف میبارد و بدهیای سنگین، زندگی مردی را به تبهکاری گره میزند. او که گرفتار معاملهای با خلافکاری بیرحم شده، درمییابد که مشتریهایش یکییکی قربانی سرقتهایی مرموز میشوند. اما رازآلودتر آنکه دوربینهای مداربسته، به جای صحنهی جرم، تنها رقص برف را نشان میدهند. در این میان، «خانهی نبرد» با اتاقهای بازی، راهروها، راهپلهها و خوابگاههایی که سایهشان چون نفرینی ابدی همراه آدمیست، صحنهی یک بازی خطرناک میشود. این بازی، با قوانینی که سرنوشت را رقم میزند، برنده را به ثروتی کلان میرساند و بازنده را به دام میاندازد. روایتی از تقابل سرنوشت و انتخاب، که خواننده را در هزارتوی راز و خطر گرفتار میکند.
«برف از سقف میریخت، نرم و بیصدا، مثل رازی که نمیخواست فاش شود. او به مانیتور خیره شد؛ جایی که باید لحظهی سرقت را نشان میداد، فقط دانههای برف در تاریکی میرقصیدند. صدای قدمها در راهروی خانهی نبرد نزدیکتر میشد. 'وقت بازیه،' صدایی از پشت دیوار زمزمه کرد، 'و تو هنوز قانون رو نمیدونی.'»
| نویسنده | علیرضا برازنده نژاد |
|---|---|
| ناشر | چترنگ |
| سال انتشار | 1403 |
| تعداد صفحه | 178 |
| قطع | رقعی |
| شابک | 9786229839768 |
| نوع جلد | نرم |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.