گزیده ای از کتاب :
قطره اشکی که روی گونه ام سر خورد با سر انگشتم زدودم و نگاه نگرفتم مدت ها بود که این چنین به عمق چشمانم خیره نشده بود و حالا آهن ربای نگاهش به نگاهم چسبیده و قصد فرار نداشت. کمی که گذشت پلکی زد و بین لبهای به هم چسبیده اش فاصله افتاد. - چی میخوای بیتا؟ بزاق جمع شده در دهان را پر سروصدا پایین .فرستادم. من جز خودش چه میخواستم؟ - تو رو! رنگ نگاهش عوض شد جنس نگاهش عوض شد و شهاب کم نوری سیاهی چشمانش را روشن کرد.
نویسنده | فاطمه غفاری نسب |
---|---|
ناشر | شقایق |
شابک | 9789642162352 |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.