کتاب باغبان
نامه نوشتن به شکل سنتی مدتهاست منسوخشده است. شاید هنوز کسانی باشند که به این شکل باهم در ارتباط باشند. اما شک دارم تعداد این افراد زیاد باشد. آنها هم معمولاً کسانی هستند که با فضای مجازی و نرمافزارهای ارتباطی جدید غریبهاند. ظاهراً کتاب داستانی باغبان یک نامهنگاری است. اما هوشمندانه و بسیار ظریف مسائل زیادی را طرح میکند.
کتاب داستانی باغبان فرصت خوبی است تا کودکان امروزی با نحوه نامهنگاری در گذشته آشنا شوند.
این کتاب درباره دختری است که به خاطر وضعیت مالی خانواده نزد داییاش به شهر دیگری میرود. او از همان لحظهای که حرکت میکند تا زمانی که به مقصد برسد و همچنین در زمان اقامتش در خانه دایی برای خانوادهاش نامه مینویسد. نامههایی کوتاه که در آنها از احوالات و کار خود خبر میدهد.
دایی دخترک کتاب داستانی باغبان یک نانوایی دارد. لیدیا گریس بلد نیست نان بپزد یا حتی خمیری را درست ورز دهد. اما باغبانی را خوب بلد است. با خودش بذرهایی میبرد تا بکارد.
لیدیا به همکار داییاش یاد میدهد دانهها را بکارد و از او یاد میگیرد چطور نان بپزد. برای درک عمیقتری از معنای داستان باغبان توجه به این بخش ضروری به نظر میرسد.
نامههایی که لیدیا مینویسد خیلی کوتاه هستند. اما تصاویر کمک کردهاند تا جایی خالی بعضی از توضیحات پر شود. تصاویر ساده و درعینحال واقعگرا هستند. در انتقال مفهوم قصه خیلی عالی عمل میکند.
پشت جلد
سعی کردهام هیچ یک از چیزهایی که راجع به زیبایی به من یاد دادهاید، از قلم نیفتد.
دههی سی دوران رکود بزرگ اقتصادی در آمریکاست. زمانی که دخل وخرج خانوادهی لیدی گریس باهم نمیخواند. دخترک، بنابر تصمیم خانواده،چمدانش را میبند و با جیبها و کیفهای پر از بذر گیاه، سوار قطار به شهر میرود تا با دایی جیم، نانوای اخمو زندگی کند.
لیدیا گریس چیز زیادی از نان پختن نمیداند اما دستهای سبزش، همه چیز را جبران میکند. لیدی میخواهد کاری کند که دایی جیم لبخند بزند… .
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.