برف سیاه حدود ۲۵ سال پس از مرگ بولگاکف در شمارهی ماه آگوست ۱۹۶۵ مجلهی ادبی نوویمیر، در شوروی با نام رمان تئاتری چاپ شد. این اثر ناتمام را بولگاکف در ۱۹۳۰ نوشت و آن را در کشوی میزش بایگانی کرد. برف سیاه نوشتهای سراپا طنز و نیش و کاریکاتوری است از تئاتر هنر مسکو به سرپرستی کنستانتین استلانیسلاوسکی و نمیروویچ دانچنکو. خوانندهای که به جریانهای هنری آن روزهای مسکو آگاه است، در خلال این رمان جابهجا به شخصیتهای واقعی و وقایع مستند برمیخورد. اما آنچه کاملاً آشکار است این نوشته نه به قصد وقایعنگاری و نه توضیح یک یا چند واقعه پدید آمده است. بولگاکف خشم و انزجارش را از مجموعهی نابسامانیها و بیعدالتیها و کارشکنیهای جزماندیشان و حسودانی که در تمامی عمر هنری خود مدام با آن روبهرو بود، چون آتش و مادهی مذاب از سینهی پُردردش بر کاغذ میریزد. گاه این آتش چنان ویرانگر است که حتی نزدیکترین دوست او، یعنی استانیسلاوسکی، را که سالها در تئاتر هنر مسکو با او همکاری داشت، میسوزاند. شاید اشارهی مختصری به چند واقعهی مهم زندگی بولگاکف، که نقش مهمی در آفرینش برف سیاه داشته است، برای آن عده از خوانندگان که در جریان آن نبودهاند، سودمند باشد.
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.