در کنار خاکستر، مردی بود که انگار در کوزهای قوز کرده باشد؛ با صدایی ضعیف و غبارگرفته، میخواست سر کوزه را باز کنم. نخ سرخ دور گردنش را لمس کردم که سه فنجان آمد و سینی را روی میز گذاشت. شیر چای لبپر زد و پرسید: «چه میکردی؟» گفتم: «انگار صدا میزند، چیزی میخواهد.» ابروهایش بالا رفت و گفت: «چای میخواهد. عادتش است؛ اگر دیر شود، خانه را به هم میریزد.» و کوزه را به جای اولش بازگرداند.
«مرد در کوزه قوز کرده بود، صدایش از عمق خاکستر میآمد. نخ سرخ را کشیدم، در کوزه لرزید. سه فنجان آمد، چای ریخت و گفت: چای میخواهد، وگرنه شب را به صبح نمیرساند.»
| نویسنده | بهناز علی پورگسکری |
|---|---|
| ناشر | زاوش |
| سال انتشار | 1388 |
| تعداد صفحه | 128 |
| قطع | رقعی |
| شابک | 9786006846248 |
| نوع جلد | نرم |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.