ژان والژان مجبور شده بود برای سیر کردن خواهر گرسنه و بچههایش نان بدزدد. او برای دزدی و تلاش برای فرار از زندان به 19 سال حبس محکوم شد. داستان از جایی آغاز میشود که او از زندان آزاد شده و فقیر و گرسنه به کلیسایی پناه میبرد. اسقف میرىیل به او پناه میدهد. ژان کمی بعد ظروف نقرهی کلیسا را میدزد اما در حین فرار بازداشت میشود. میرییل به پلیس میگوید سرقتی اتفاق نیفتاد، اینها هدیه بوده و دو شمعدانی نقره هم هست که ژان آنها را فراموش کرده ببرد. پلیس میپذیرد و او را آزاد میکند. میرییل به او میگوید خدا تو را حفظ کرده. از پول شمعدانیها استفاده کن و مرد صادقی باش. اینچنین ژان والژان تصمیم میگیرد زندگی جدید را شروع کند...
کتاب بینوایان روایتی تاریخی از تاریخ فرانسه است. در رمان میتوان عناصری همچون سیاست، مذهب، فلسفهی اخلاق، جمهوریخواهی، عدالت، رمانتیسم و عشق را بهوضوح مشاهده کرد. ویکتور هوگو (Victor Hugo) که در سیاست و فعالیتهای اجتماعی هم دستی داشت، در این رمان انتقادش را به فقر، فساد سیاسی و بیعدالتی اجتماعی اعلام میکند. بیهوده نیست که داستان اینچنین محبوب مانده و هنوز تازگی دارد و خواندنی است.
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.