رمان «تابستان آن سال»، نوشتهی دیوید بالداچی، نخستین بار در سال 2011 منتشر شد. جک آرمسترانگ به بیماریای کشنده دچار است و تنها آرزویش، زنده ماندن تا کریسمس است. اما سرنوشت تلختر میشود وقتی لیزی، همسرش، در سانحهای رانندگی جان میباخت. بانی، مادرزن سرد و مقتدر جک، زمام امور را به دست میگیرد: سه فرزندشان میان خالهها و داییها پراکنده میشوند و جک راهی آسایشگاه. اما معجزهای رخ میدهد؛ جک بهبود مییابد، فرزندانش را بازمیگرداند و از اوهایو به کارولینای جنوبی – زادبوم لیزی – میرود تا خانوادهای نو بسازد و بیاموزد چگونه تنها پدر باشد. درست وقتی زندگیشان رنگ آرامش میگیرد، بانی برای گرفتن حضانت بچهها پا به میدان میگذارد.
«زمستان بود، اما من در بهار مرده بودم. پزشکان گفتند شش ماه، شاید کمتر. لیزی هر شب کنار تخت مینشست و دستم را میگرفت، انگار میتوانست مرگ را عقب براند. بعد، یک صبح برفی، او رفت و من ماندم با سه جعبهی خالی که قرار بود زندگیمان باشد. اما خدا انگار هنوز قصهای برایم داشت؛ قصهای که از تابستان شروع شد، وقتی دوباره نفس کشیدم و فهمیدم زنده ماندن، فقط آغاز ماجراست.»
این محصول را با بهترین قیمت و کیفیت تضمینشده از فروشگاه بنفشه تهیه کنید و از خریدی مطمئن و مقرونبهصرفه لذت ببرید!
| نویسنده | دیوید بالداچی |
|---|---|
| مترجم | شقایق قندهاری |
| ناشر | آموت |
| سال انتشار | 1394 |
| تعداد صفحه | 416 |
| قطع | رقعی |
| شابک | 9786009154265 |
| نوع جلد | نرم |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.