«ایستگاه آخر»، رمانی کوتاه و تأثیرگذار از میلیس بسری، روایتی است از روزهای پایانی زندگی ساموئل بکت، نویسنده و روشنفکر برجستهی ایرلندی-فرانسوی که با نگاهی نافذ و پوزخندی ابدی به ملال زیستن، تصویری بیبدیل از انسان مدرن را در آثارش خلق کرد. چهرهی عبوس، چروکهای عمیق پیشانی، موهای خاکستری و اندام کشیدهاش، او را به شمایلی یگانه بدل کرده بود که عکاسان بسیاری شیفتهی ثبت لحظههایش بودند؛ از سکوت و گفتارش تا دوستی و عشقورزیاش. این رمان، با روایت خود بکت در مقام راوی، ما را به خانهی سالمندانی میبرد که او، پیر و شوریده، در انتظار مرگ، خاطرات زندگیاش را بازمیکاود.
رمان در سه فصل، سه لحظهی کلیدی از زندگی بکت را بازتاب میدهد، گویی او بر نیمکتی نشسته، خیره به درختی، به چیزهایی مینگرد که نه توضیحی دارند و نه نیازی به توضیح. همانند «آخر بازی»، بکت در این اثر نیز به چیزی مینگرد که ناشناخته است، اما شاید همان، جوهرهی همهچیز باشد. «ایستگاه آخر» نهتنها ادای دینی به یکی از بزرگترین نوابغ ادبی است، بلکه تأملی عمیق بر زندگی، مرگ و معنای بودن ارائه میدهد.
«نشستم و به پنجره نگاه کردم. آسمان خاکستری بود، مثل همیشه. انگار چیزی در انتظارم بود، چیزی که نمیدیدمش، اما حسش میکردم. زندگیام مثل نمایشنامهای بود که دیالوگهایش را فراموش کرده بودم. فقط سکوت بود و چند کلمهی پراکنده. یاد جوانیام افتادم، آن خیابانهای پاریس، آن کافههای دودگرفته. و حالا، اینجا، در این اتاق سرد، منتظر چیزی هستم که نمیدانم چیست. شاید همین انتظار، تمام چیزی است که باقی مانده.»
| نویسنده | ملیس بسری |
|---|---|
| مترجم | حمیده معدنی، نگار نباتی |
| ناشر | ثالث |
| سال انتشار | 1400 |
| تعداد صفحه | 171 |
| قطع | رقعی |
| شابک | 9786004058049 |
| نوع جلد | نرم |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.