جابهجا کردن صندلیها، معادلات را برهم میزند و محاسبات تازهای میآفریند؛ صندلیهای طوفانی که دیده نمیشوند اما هستند، تغییراتی لطیفتر از نسیم بادبزنهای زنان اشرافی شرق دور به بار میآورند. این جابهجایی، شکل اتاقها، سالنها، مکانهای عمومی و خصوصی را دگرگون میکند. هزاران کافهی قدیمی میتوانند با چیدمانی نو، جان تازهای بگیرند و فضایی نو بیافرینند.
رسول یونان، شاعر، نویسنده و مترجم ایرانی، متولد 1348 در دهکدهای کنار دریاچهی ارومیه است و اکنون در تهران زندگی میکند. او تاکنون چندین دفتر شعر منتشر کرده و گزیدهای از دو دفترش با عنوان «رودی که از تابلوهای نقاشی میگذشت» توسط واهه آرمن به ارمنی ترجمه و در تهران چاپ شده است. آثاری از او به کردی سورانی (توسط مریوان حلبچهای) و کردی کلهری (توسط محمد مرادینصاری) نیز برگردانده شدهاند. مجموعه ترانههایش با عنوان «یه روزی یه عاشقی بود» به فرانسه ترجمه شده و توسط سعیده سادات سیدکابلی از سوی انتشارات کریستف شمان در فرانسه به چاپ رسیده است. او همچنین از داوران جایزه ادبی والس بوده است.
«صندلی را کشیدم کنار، پنجره باز شد. نسیمی آمد، نه تند، نه آرام؛ فقط کافی برای اینکه بدانم اتاق، دیگر همان اتاق نیست. کافهی قدیمی، با یک جابهجایی، زنده شد.»
| نویسنده | رسول یونان |
|---|---|
| ناشر | نیماژ |
| سال انتشار | 1397 |
| تعداد صفحه | 112 |
| قطع | رقعی |
| شابک | 9786003674226 |
| نوع جلد | نرم |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.