«خداحافظ گاری کوپر»، رمانی فلسفی و سیاسی از رومن گاری، نویسندهی برجستهی فرانسوی، داستانی است که از فرار از ناپاکیهای جهان مدرن، سیاستزدگی، تبعیض و ریاکاری سرچشمه میگیرد. این اثر، که در دههی 1960 میلادی منتشر شد، روایت لنی، جوانی 21 ساله و اسکیباز آمریکایی است که از جنگ ویتنام و تناقضهای اجتماعی و سیاسی زادگاهش بیزار است. او آمریکا را ترک میکند و به کلبهی دوست روشنفکرش، باگ، در کوهستانهای سوییس پناه میبرد. تنها چیزی که لنی از دنیای گذشته با خود میآورد، عکسی از گری کوپر است که در جیبش نگه میدارد؛ عکسی که گاهوبیگاه، مانند شعلهای کوچک، امیدی را در تاریکی دنیای اطرافش روشن میکند.
لنی با شعار «آزادی از همهی تعلقات» زندگی جدیدی را در پیش میگیرد، اما این آزادی شکننده است. مواجههی او با رویایی نوپا و دلانگیز، باورها و افکاری را که سالها در ذهنش ساخته بود، به چالش میکشد. رومن گاری در این رمان، با زبانی تند، هجوآمیز و منتقدانه، همهچیز را هدف قرار میدهد: از دولتهای آمریکا، فرانسه، سوییس و کوبا گرفته تا مفاهیمی چون عشق، دین، سوسیالیسم، ایدئولوژیها، و حتی شخصیتهایی چون لنین، کامو، پلیس و سیاستمداران. هیچکس و هیچچیز از تیغ نقد او در امان نیست. اگر جنگ ویتنام به سخره گرفته میشود، مخالفان آن نیز بینصیب نمیمانند. این نگاه بیرحمانه اما هوشمندانه، بهویژه در فصل اول کتاب، برجستهتر است.
«خداحافظ گاری کوپر»، که در بستر اعتراضات گستردهی دههی 1960 علیه جنگ ویتنام نوشته شد، با روح زمانهی خود پیوندی عمیق دارد. لنی، بهعنوان نمادی از نسلی سرخورده از جنگ و سیاستهای مدرن، با روحیهی مستقل و بیپروایش، به چهرهای محبوب برای جوانان آن دوران تبدیل شد و همذاتپنداری گستردهای را برانگیخت. عنوان کتاب، اشارهای است به پایان عصر قهرمانان بیعیبونقص سینمای هالیوود، مانند گری کوپر، که دیگر در دنیای پرآشوب مدرن کارایی ندارند.
با جملاتی هوشمندانه، شاعرانه و طنزی ظریف که در سراسر داستان جاری است، گاری تأملاتی عمیق دربارهی معنای زندگی انسان امروز ارائه میدهد. این ویژگیها چنان تأثیرگذار بوده که برخی او را با لویی فردینان سلین، نویسندهی بزرگ فرانسوی، مقایسه کردهاند. «خداحافظ گاری کوپر» اثری است که با نقد تیز و روایت هنرمندانهاش، خواننده را به فکر وامیدارد و همچنان تأثیری ماندگار بر جای میگذارد.
«لنی به عکس گری کوپر در جیبش نگاه کرد. چهرهی آن قهرمان قدیمی، انگار از دنیایی دیگر میآمد؛ دنیایی که در آن خوب و بد مشخص بود. اما حالا، در این کوهستان سرد، وسط برفها، فقط خودش بود و سکوتی که پر از سوال بود. آزادی را میخواست، اما چرا این آزادی اینقدر سنگین بود؟ انگار چیزی، جایی، در انتظارش بود که نمیدانست چیست.»
| نویسنده | رومن گاری |
|---|---|
| مترجم | سروش حبیبی |
| ناشر | نیلوفر |
| سال انتشار | 1380 |
| تعداد صفحه | 288 |
| قطع | رقعی |
| شابک | 9789644481420 |
| نوع جلد | نرم |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.