ذهن و روان ما انسانها همواره گوش به زنگ علایم خطر است که پیرامون ما وجود دارند و از قوع رخدادهای ناخوشایند یا آسیبزننده به ما آگهی میدهند. فکر تمام انسانهای طبیعی مجهز به یک مکانیسم «دوراندیشی» و «پرهیز» است که تا جای ممکن ما را از گزن عوامل گوناگون در امان میدارد. در روند یک حادثهٔ ناخوشایند، نخستین رویداد، عبارت است از «احساس خطر» که موجب تپش قلب، افزایش فشار خون، انقباض عروق پوستی بهصورت رنگ پریدگی صورت، تندتر شدن سرعت تنفس و انقباض عضلات اندامها میشود که مجموعا بدن را برای مرحلهٔ دوم یعنی «گریز» یا «ستیز» آماده میسازد.
بنابراین در مییابیم که مکانیسمهای احساس خطر که نوعی «هراس» را در آدمی بر میانگیزند، برای بقا و دوام هستی وی ضروری هستند. درحقیقت این مکانیسمها در تمام جانوران وجود دارند ولی چرا اضطراب و نگرانی فقط مختص نوع بشر است؟
اضطراب عبارت است از ترس از یک عامل ناشناخته و نامعلوم که موجب پریشانی فکر و گاه بروز علایم احساس خطر، از جمله تپش قلب و رنگ پریدگی نیز میشود. بنابراین در فرایند اضطراب، برخلاف «ترس طبیعی و واقعی» یک عامل حقیقی ترساور یا خطرناک یا آسیبزننده وجود ندارد بلکه فقط بهطور خودکار، ذهن آدمی دچار احساس خطر میشود. حالت اضطراب غالبا در هنگام شب، تشدید میشود و فردا را از خوابیدن باز میدارد و شاید بدین علت که در شب، به علت تاریکی، خودبخود ذهن انسان حساستر و حواس او تیزتر میشوند و لذا مغز آمادگی بیشتر برای تولید فرایند «احساس خطر» پیدا میکند.
گزیده ای از کتاب:
«تبدیل نگرانیها به عمل
موضوعهایی که اصلا ارزش نگرانی را ندارند به دو دستهاند: یکی از موضوعهایی که میشود به خوبی آنها را حل کرد و با روشهای عملی پوچی و واهی بودن آنها را اثبات نمود و به عینه دید، دوم موضوعهایی که عملا میتوان پوچ بودن آنها را صد در صد ثابت کرد. به این ترتیب میتوان برخی از اضطرابها را با قدری همت بهطور کامل ریشهکن نمود حتی اگر بسیار شدید باشند. از این دیدگاه شاید نگرانی حتی سودمند باشد چرا که شما را به عمل وا میدارد و مجبور میشوید برای حل مشکل دست بهکار شوید و به این ترتیب وقتی که پوچ بودن آن فکر نگرانکننده به شما ثابت شد نه تنها آن موضوع بلکه موضوعهای د یگر نیز خود به خود رنگ ی میبازند. بنابراین بهعنوان نخستین گام برای حل اضطرابهای مزمن و پایدار، باید ببنید کدامیک از آنها در حقیقت یک مشکل حل شدنی است و برای حل آن اقدام لازم را انجام دهید. مثلا اگر مرتبا تصور میکنید که دچرا سرطان خون شدهاید (این احساس در مواردی که یکی از نزدیکان انسان دچار این بیماری میشود در اطرافیان پیدا میشود و گاه به صورت یک اضطراب شدید تظاهر میکند) و با تمهیدات پیشین نتوانستهاید این اضطراب را از بین ببرید و مثلا شبها هنگام خواب دچار ترس و نگرانی از این بیماری میشوید کافی است به یک آزمایشگاه مراجعه کنید و با انجام یک آزمایش سادهٔ شمارش گلبولهای خونی، از عدم بیماری خود آگاه شوید، به این ترتیب خواهید دید که این اضطراب مزاحم ظرف چندلحظه بهکلی از بین میرود و دست از سر شرما بر میدارد.»
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.