دمیان (داستان جوانی امیل سینکلر)

5 / 0 0 نظر
  • کد محصول:
    125094
  • دسته بندی: کتاب
  • برند:
  • ویژگی‌ها:
    • نویسنده: هرمان هسه
    • مترجم: رضا نجفی
    • ناشر: افق
    • سال انتشار: 1401
    • تعداد صفحه: 288
    • شابک: 9786003534469
اشتراک گذاری
این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!
کپی کردن لینک
  • هرمان هسه کتاب «دمیان» را با فاصله ناچیزی از پایان جنگ جهانی اول نوشت. این رمان را می‌توان آینه تمام‌نمای اندیشه هسه دانست. از جمله مفاهیمی که در این رمان به چشم می‌خورند، می‌توان به رمانتیسم آلمانی، عرفان شرقی و اندیشه‌های یونگ و نیچه اشاره کرد. این رمان درباره سال‌های جوانی خود هسه است که در صفحات آن، خود را امیل سینکلر می‌نامد. این نام در واقع تخلص ادبی هرمان هسه بود.

    از متن: افسون‌شده و مبهوت نشسته بودم. البته هیچ نمی‌توانستم به کسی مانند خانم یاگلت عشق بورزم، اما افزون بر آن، این امر اصلا در عقل هم نمی‌گنجید. به نظر می‌رسید، سرچشمه‌هایی از لذت‌جویی، دست‌کم برای مسن‌ترها، وجود دارد که من هرگز خوابش را هم نمی‌دیدم. در این میان ساز مخالفی وجود داشت که در قیاس با باور من نسبت به عشق، حسی سطحی‌تر و پست‌تر می‌نمود، اما واقعیت داشت. زندگی بود و ماجراجویانه می‌نمود. کسی که کنارم نشسته بود، همه این‌ها را آزموده و آن‌ها را طبیعی یافته بود.
    گفت‌وگویمان اندکی فروکش کرده و چیزهایی از دست رفته بود. من دیگر آن پسرک رند خوش‌گفتار نبودم، بلکه دیگر بچه‌ای شمرده می‌شدم که پای صحبت مردی نشسته‌ است. اما همچنین در مقایسه با زندگی من در چندماه گذشته، این هم‌صحبتی گرانبها و همچون میوه‌ای بهشتی بود. افزون بر این، همان‌گونه که رفته‌رفته حس کردم، نشستن در این میکده و آنچه درباره‌اش سخن می‌راندیم، هیچ‌یک مجاز به شمار نمی‌آمد. هر کدام از این‌ها در مذاقم، مزه‌ای از روح و طغیان داشت.
    هنوز نیز آن شب را به روشنی به یاد می‌آورم. هنگامی که هر دو دیروقت زیر سوسوی چراغ‌های گازی در شبی خیس و سرد به سوی خانه می‌رفتیم، من برای نخستین بار مست بودم. این وضعیت چندان زیبا نبود. وضعیتی بود آکنده از زجر و عذاب، اما همین در عین حال جذاب بود و شیرین؛ در واقع گونه‌ای سرکشی و خوشباشی‌گری، زندگی و روح را در خود داشت. بک، متهورانه، سنگینی‌ام را بر دوش کشید. هرچند سرزنش‌کنان و با زبانی گزنده، ناشی تازه‌کار می‌نامیدم،‌ مرا افتان و خیزان به خانه حمل کرد. موفق شدیم از پنجره‌ای نیمه‌باز در راهرو، پنهانی به داخل بخزیم.

  • کتاب
    نویسندههرمان هسه
    مترجمرضا نجفی
    ناشرافق
    سال انتشار1401
    تعداد صفحه288
    شابک9786003534469
  • هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.