دیر کردی ما شام را خوردیم

«دیر کردی ما شام خوردیم»، مجموعه‌داستانی از رسول یونان – شاعری که در رمان، داستان کوتاه و ترجمه نیز دست‌پرورده است – شامل بیست‌وهشت داستان مینی‌مالیستی است. داستان‌ها از مسائل روزمره و شخصیت‌های عادی سخن می‌گویند؛ گاهی موضوعی به‌ظاهر پیش‌پاافتاده. اما نگاه تازه و غافلگیرکننده‌ی یونان، عمقی پنهان به آن‌ها می‌بخشد. مکان و زمان در بیشتر داستان‌ها محدود است، توصیف‌ها حداقلی، شخصیت‌ها ساده و اطلاعات اندک؛ بدین‌ترتیب خواننده آزادی بیشتری در برداشت و بازسازی داستان دارد.

داستان عنوانی کتاب، بر رسیدن یا نرسیدن کسی به مهمانی شام متمرکز است؛ از ساعت ده تا یازده شب، با گفت‌وگوهای میزبانان و میهمانان. خواننده از دل همین دیالوگ‌ها، ماجرا را در ذهن خویش می‌سازد. «پرنده‌ای در پیراهن» روایتی است از خشم پدری از شکایت همسایه‌ها؛ بدون شاخ‌وبرگ اضافی، تنها یک لحظه، و درک آن به خواننده واگذار شده. دو داستان «حرف‌ها» و «درباره‌ی عکس‌های او» بر بی‌وفایی انسان‌ها می‌چرخند؛ نشانه‌هایی ظریف که تنهایی را برملا می‌کنند.

این مجموعه، برآمده از نگاه شاعرانه‌ی یونان به جهان است؛ مینی‌مال، صمیمی و خواندنی.

«ساعت ده و نیم شد. زن گفت: دیر کردی، ما شام خوردیم. مرد لبخند زد و پاسخ داد: مهم نیست، من فقط آمدم ببینم هنوز هستید.»