داستان با تولد دیوید شروع میشود. دیوید قبل از تولد پدرش را از دست داده و حالا مادرش دستتنها بدون پول باید او را بزرگ کند. مادر دیوید کورسوی امیدی به کمک و حمایت عمهی سالخوردهی دیوید دارد. ولی عمه خانم که انتظار فرزند دختر را داشته از کمک به دیوید سرباز میزند. مادر دیوید ناچار با کمک صاحبخانهاش دیوید را بزرگ میکند.
چند سالی میگذرد که مادر دیوید فریب مردی بداخلاق و بددهن را میخورد و با او ازدواج میکند. به محض ازدواج آندو، مرد با خواهرش به خانهی پدری دیوید نقل مکان میکنند و هیچ فرصتی را برای آزار و اذیت مادر دیوید از دست نمیدهند. در یکی از این آزارها دیوید مداخله میکند تا از مادرش حمایت کند و همین بهانهای میشود تا دیوید را به یک مدرسهی شبانهروزی بفرستند و شرش را کم کنند.
مدیر سختگیر مدرسه، شبوروز دیوید را تیره کرده و مدام او را تنبیه بدنی میکند. تنها دلخوشی دیوید در این دوره، دوستهای خوب او در مدرسه هستند. وقتی که مدرسه تمام میشود، پدرخواندهاش او را برای کار به لندن میفرستد. استقرار دیوید در لندن فصلی جدید در زندگی اوست. او در لندن با اشخاص مختلفی آشنا شده و پایش به ماجراهای جورواجوری باز میشود. مشکلات مالی، پدرخواندهی مزاحم، عشق و زندگی زناشویی از فرازونشیبهای روزگار دیوید جوان است.
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.