ربات های سپیده دم

رمان «ربات‌های سپیده‌دم» نوشته آیزاک آسیموف، بخشی از مجموعه داستان‌های رباتیک اوست که در ژانر علمی‌تخیلی جای می‌گیرد. آسیموف، یکی از برجسته‌ترین نویسندگان این حوزه، مرزهای تخیل علمی را گسترش داده و با پیش‌بینی‌هایی هوشمندانه درباره هوش مصنوعی و آینده رباتیک، دریچه‌های تازه‌ای به روی علاقه‌مندان گشوده است. در این مجموعه، تعاملات میان انسان‌ها و ربات‌های انسان‌نما در فضایی بین‌سیاره‌ای جریان دارد و کارآگاه الایجا بیلی، یکی از شخصیت‌های محبوب، به حل پرونده‌های جنایی پیچیده می‌پردازد. داستان «ربات‌های سپیده‌دم» در آینده‌ای دور رخ می‌دهد، جایی که شهر نیویورک زیر سقفی عظیم قرار گرفته و سفرهای میان‌سیاره‌ای امری روزمره شده است. ماجرای اصلی حول انجماد ذهنی جاندر پانل، ربات انسان‌نمای سیاره آرورا، می‌چرخد که نوعی مرگ رباتیک به شمار می‌رود. بیلی، با سابقه درخشانش در حل پرونده‌هایی همچون قتل دکتر سارتون در شهرک فضایی زمین و دکتر دلمار در سیاره سولاریا، برای بررسی این رویداد فراخوانده می‌شود. این بار، موضوع نه قتل انسانی، بلکه نابودی یک ربات است و اتهامات به دکتر فاستولف، دوست نزدیک بیلی، وارد شده. شواهدی نیز وجود دارد که احتمال دخالت رباتی دیگر را مطرح می‌کند و این می‌تواند قوانین بنیادین رباتیک را زیر سؤال ببرد، قوانینی که بر پایه اطاعت مطلق ربات‌ها از انسان‌ها بنا شده‌اند. آسیموف در این اثر، ایده استقلال ربات‌ها از قواعد انسانی را کاوش می‌کند و پیامدهای عبور از مرزهای اخلاقی را به تصویر می‌کشد. این رمان برای دوستداران داستان‌های علمی‌تخیلی، تجربه‌ای جذاب و تأمل‌برانگیز خواهد بود.

«الیجا بیلی خود را زیر سایه درخت یافت و زیر لب زمزمه کرد: "می‌دانستم. دارم عرق می‌ریزم." مکثی کرد، صاف ایستاد و دستمالش را از جیب بیرون آورد تا پیشانی‌اش را خشک کند. هوا خنک بود، اما تصور فضای باز او را به عرق می‌انداخت.»