«رفته عزیزم، رفته» رمانی نوشته دنیس لیهان، نویسنده آمریکایی متولد ماساچوست است. او اولین اثرش «یک نوشیدنی پیش از جنگ» را در ۱۹۹۴ نوشت و دو شخصیت معروف آثارش، پاتریک کنزی و انجی جنارو را در این کتاب معرفی کرد. این دو شخصیت در ۵ رمان دیگر نیهان هم حضور دارند که «رفته عزیزم، رفته» یکی از آنها است. این رمان که در سال ۱۹۹۸ منتشر شد، موضوعی اجتماعی دارد و درباره کودکانی است که در شهر بوستون مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند. نیهان متوجه شد که مقامات مدنی از کمک کردن به این بچهها ناتوانند و همین انگیزه او برای نوشتن داستان شد و ماجرای آماندا مک کریدی، دختری که به طرزی مشکوک ناپدید میشود را نوشت. آماندا مک کریدی سه روز پیش در بوستون ناپدید شده است، والدینش به دنبال او میگردند، شهردار یک کنفرانس خبری ترتیب داده و گفته که در حال حاضر هیچ کاری در شهر مهمتر از یافتن آماندا نیست و همه باید بر روی این مسئله تمرکز داشته باشند. رسانهها دائم به این موضوع میپردازند، صفحهٔ اول هر دو روزنامهٔ صبحگاهی مربوط به این ماجرا است، شبها هر سه شبکهٔ اصلی تلویزیونی به این ماجرا می پردازند و برنامههای مختلف تلویزیونی نیز هر ساعت اتفاقات را به اطلاع مردم میرسانند اما تاکنون هیچ خبری از او نشده است. «اگر فرض نمیشد که یک دختر چهارساله ناگهان تصمیم گرفته است نیمهشب از خانه خارج شود، چیزی که احتمالش بیشتر بود، این بود که سارق از در جلویی آپارتمان وارد شده است، آنهم بدون اینکه قفل و در را آهسته و بدون سروصدا باز کند، چون هنگامی که در قفل نشده باشد، نیازی به انجام این کارها نیست. هنگامی که این اطلاعات در کنفرانس خبری بیان شدند، هلن مککریدی کاملاً از کوره در رفت. بیستوچهار ساعت پس از گم شدن دخترش، روزنامهٔ اصلی بوستون این تیتر را در صفحهٔ اول خود چاپ کرد: بیا داخل: مادرِ آماندا کوچولو در را باز گذاشته بود. در زیر تیتر دو تصویر وجود داشت، یکی تصویر آماندا و دیگری هم در جلویی آپارتمان. در کاملاً باز بود که البته طبق گزارش پلیس صبح روز گم شدنِ آماندا مککریدی، در به این صورت نبود. درست است که قفل نشده بود، اما کاملاً هم باز نبود.» بن افلک بازیگر و کارگردان امریکایی در سال ۲۰۰۷ فیلمی بر اساس این داستان ساخت که مورد استقبال عمومی قرار گرفت و نامزد اسکار هم شد.
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.