از زمان فروید تا کنون، ما همواره مجبور بوده ایم به تئوری های پیش ساخته متکی باشیم. به این معنا که در توضیح و عقلایی کردن آنچه در گذشته روی داده، نظام های نظری را به کار گرفته ایم به همان نسبت که واقعیات قابل مشاهده شکل پیچیده تری به خود گرفته اند، مشاهدات ما را به هزارتویی از سیستم های تئوریکی و مکاتب مختلف هدایت کرده است. در روان درمانی امروز به دلیل چند پارگی و تخصص های فراوان، به نظر می رسد در نیم قرن گذشته روان رنجوری شکل های متعددی بافته است که دیگر نه تنها کلمۀ «شفا یافتن» به زبان کمتر روان شناسی جاری می شود، بلکه خود کلمه «روان رنجوری» نیز به زمینه های مشکل چندی تقسیم شده است. بنابراین، کتاب های زیادی درباره احساس، ادراک ، یادگیری ، شناخت و غیره به چاپ رسیده، اما هیچ یک راهی برای معالجه روان رنجور ارائه نمی دهد.
کتابی تامل برانگیز که رویکرد جدیدی به تفکر روانشناختی از طریق تاریخچه موارد و شواهد مستند از حذف بیماریهای مادامالعمر، اعم از روانی و جسمی، از طریق زنده کردن تجربیات اصلی ارائه میدهد. این کتاب تمام اشکال موجود درمان آن دوره زمانی را به چالش کشید.
در بخشی از کتاب آمده است:
« ما همگی فرزندان نیاز هستیم. نیازمند به دنیا می آییم و عده زیادی از ما انسان ها بعد از عمری تلاش برای اغنای این نیازها، ناکام از دنیا می رویم. نیاز به تغذیه، جای گرم و تمیز، رشد به اندازه ظرفیت ها، نوازش، دریافت، محبت و تشویق، نیازهایی افراطی نیستند. این نیازها واقعیت زندگی نوزاد را تشکیل می دهند. عصبیت زمانی شکل می گیرد که این نیازها برای مدتی طولانی برآورده نمی شوند. یک موجود تازه متولد شده نمی داند وقتی گریه می کند باید او را بغل بگیرند و یا نباید خیلی زود از شیر گرفته شود، اما زمانی که این نیازها برآورده نمی شوند، نوزاد آزرده می گردد.»
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.