نویسندهی آلمانیتبار، نامزد بهترین کتاب سال آلمان در سال ۲۰۱۶ شد. او جهان روایتش را بر بستر بلاهایی مینشاند که پیوسته در حال باریدن بر سر محیط زیستاند. آنچه رفتهرفته بر سر طبیعت میآید در پسزمینهی همهی آثارش نمود دارند.
گزیده ای از کتاب :
«نگاه کن لیلو!» و ناگهان به یاکوب فکر کرد. و اینکه چند روز پیش زنگ زده بود. کمی صداش را خوب نشنیده بود و اگر الکساندر درست فهمیده باشد، یاکوب خواسته بود مستقل شود و مسئولیت بپذیرد. انگار میخواست با نهایت سرعت ممکن از خانه دور شود. الکساندر فقط اینها را توانسته بود بفهمد. بالاخره یاکوب حالا دیگر بزرگ شده بود. او درمیماند که چطور میبایست او را راهنمایی کند. کدام بخش ارتش برای برادرش بهترین جا بود؟ او پسر حساسی بود.
5
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.