سخت پوست

رمان «سخت‌پوست»، اثری تأثیرگذار از ساناز اسدی، در سال 1401 خورشیدی توسط نشر چشمه منتشر شد. این رمان با نثری شاعرانه و ضرباهنگی دقیق، داستان پدری به نام داوود را روایت می‌کند که زندگی‌اش با آب، از باران‌های سیل‌آسای شمال ایران تا سرنوشتی پر از رمزوراز، گره خورده است. داستان با طوفانی در شمال آغاز می‌شود که خاک را می‌شوید و قبر داوود را از گورستان بیرون می‌آورد، و این رویداد، زمان را به عقب بازمی‌گرداند تا راوی ما را با عادت‌های عجیب و بازگشت‌های مداوم این پدر همراه کند. اسدی با فصل‌هایی کوتاه و تصاویری که گویی از قاب عکس‌ها برآمده‌اند، روایتی از فقدان و خاطره می‌سازد که استعاره‌ای بزرگ از نبود و بازگشت پدران در تاریخ ایران است. این اثر، با فضاسازی‌های زنده و شخصیت‌پردازی‌های عمیق، خواننده را به تأمل در روابط خانوادگی، فقدان و پیوندهای ناگسستنی با گذشته دعوت می‌کند.

برای همراهی با قلم ژرف و دلنشین ساناز اسدی، گزیده‌ای کوتاه از «سخت‌پوست»:

<<باران بی‌امان می‌بارید و خاک گورستان را می‌شست. انگار قبر پدرم، داوود، می‌خواست چیزی بگه. زیر لب زمزمه کردم: «تو کجایی، بابا؟» و نسیم، بوی خیس خاک و خاطره رو با خودش برد.>>