سنگ لحد

رمان «سنگ لحد»، اثری تأمل‌برانگیز از ساسان فقیه، در سال 1394 خورشیدی توسط نشر آوند دانش منتشر شد، نه نشر چشمه. این رمان با نثری روان و فضایی روان‌شناختی، داستان انوش، پسری تنها و وسواسی ساکن تهران را روایت می‌کند که چهارده سال پیش پدرش را از دست داده و تنها با مادرش در چالوس در ارتباط است. انوش، که اعتقادی به تلفن همراه ندارد، از طریق پیام‌گیر خانه‌اش با دیگران ارتباط برقرار می‌کند. شبی، پس از مواجهه با نحسی‌های روزمره مانند سوراخ جورابش، پیامی از سولماز، دختری که به او علاقه دارد، می‌شنود که صدایی مرموز را توصیف می‌کند؛ صدایی که انوش را به وحشت می‌اندازد، زیرا شبیه صدایی از گذشته‌ای است که گمان می‌کرد دفن شده. این ترس، او را به سوی چالوس و کندن پای درخت انجیر خانه پدری می‌کشاند تا از وجود جنازه مطمئن شود. «سنگ لحد» با فضاسازی‌های تاریک و شخصیت‌پردازی‌های عمیق، برای دوستداران ادبیات روان‌شناختی و معمایی، تجربه‌ای پرکشش و تأمل‌برانگیز است.

برای آشنایی با شیوه نوشتار کتاب، گزیده‌ای کوتاه از «سنگ لحد»:

<<توی غروب خاکستری تهران، انوش به پیام‌گیر خیره شد. صدای سولماز، انگار گذشته رو زنده کرده بود. زیر لب گفت: «این صدا از کجا اومده؟» و سکوت، رازش رو تو تاریکی برد.>>