«شنبه گلوریا»، یکی از جواهرات ادبی ماریو بندیتی، برای هر خوانندهای خواندنی ضروری است؛ داستانی که با ظرافتی جادویی، موجوداتی بعید و پر از لطافت را به تصویر میکشد و از بهترین آمیزشهای ممکن در میان آثار ادبی بهره میبرد. این روایت، فرصتی است برای آغاز سفری بیپایان همراه با شخصیتهای خارقالعادهای که خواننده را به عمق جهان خیال میبرد. آثار بندیتی، همچون آینهای از داستانهای عاشقانه، سیاسی، طنزآمیز و گاه غمانگیز، ما را به تأمل در زندگی خویش وا میدارند و در هر کدام، سایهای از خودمان را بازمییابیم. ماریو بندیتی (اروگوئه، پاسو د لوس توروس، 14 سپتامبر 1920 - مونتهویدئو، 17 مه 2009)، که در مدرسهای آلمانی تحصیل کرد، زندگیاش را با حرفههایی چون طنزنویسی، فروشندگی، صندوقداری، حسابداری، کارمندی دولتی و روزنامهنگاری سپری کرد. او نویسندهای پرکار در رمان، داستان کوتاه، شعر، تئاتر و نقد ادبی بود و مجموعهای بیش از هشتاد کتاب از او به جا مانده که استعدادش در سراسر جهان شناخته شده است. رمان اولش، «چه کسی از ما» در سال 1953 منتشر شد، اما «مونتهویدئانها» (1959) بود که او را به عنوان راوی برجسته تثبیت کرد. با رمان بعدی، «آتشبس» (1960)، به چهرهای بینالمللی بدل گشت: اثری که بیش از صد و پنجاه بار تجدید چاپ شد، به نوزده زبان ترجمه گردید و به سینما، تئاتر، رادیو و تلویزیون اقتباس یافت. به دلایل سیاسی، در سال 1973 وطنش را ترک کرد و تبعیدی دوازدهساله را آغاز نمود که اقامتی در آرژانتین، پرو، کوبا و اسپانیا را در پی داشت.
«از پیش از بیدار شدن، صدای باران را شنیدم. اول فکر کردم ساعت شش و ربع صبح است و باید به دفتر بروم، اما کفشهای لاستیکیام را در خانه مادرم جا گذاشته بودم و مجبور بودم کاغذ روزنامه در کفشهای معمولیام بگذارم، چون مرا از خود بیخود میکند...»
نویسنده | ماریو بندتی |
---|---|
مترجم | لیلا مینایی |
ناشر | ماهی |
سال انتشار | 1966 |
تعداد صفحه | 166 |
قطع | جیبی |
شابک | 9789642093267 |
نوع جلد | نرم |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.