عطر خوش مرگ

5 / 0 0 نظر
  • کد محصول:
    133800
  • دسته بندی: داستان خارجی
  • برند:
  • ویژگی‌ها:
    • نویسنده: گی یرمو آریاگا خوردان
    • مترجم: محمدرضا فرزاد
    • ناشر: چشمه
    • سال انتشار: 1399
    • تعداد صفحه: 170
    • قطع: رقعی
    • شابک: 9786220106739
    • نوع جلد: نرم
اشتراک گذاری
این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!
کپی کردن لینک
  • عطر خوش مرگ، رمانی جذاب و نفس‌گیر از گی‌یرمو آریاگا خوردان، فیلمنامه‌نویس مشهور مکزیکی، فضایی شبیه به فیلمنامه‌های تحسین‌شده‌اش دارد. آریاگا بخش بزرگی از بهترین فیلم‌های سینمای آمریکای لاتین را نوشته است؛ از جمله فیلمنامه‌های عشق سگی، بیست و یک گرم، بابل، دشت سوزان، ریو دوستت دارم و سه تدفین ملکیادس استرادا که توسط کارگردانان برجسته‌ای چون الخاندرو گونزالس ایناریتو، فرناندو میرلس و تامی لی جونز به تصویر کشیده شده‌اند.

    آریاگا علاوه بر فیلمنامه‌نویسی، سه رمان تحسین‌شده نیز به نگارش درآورده که عطر خوش مرگ یکی از خواندنی‌ترین آن‌هاست.

    این رمان که در سال 1994 منتشر شد، داستانی پر از فریب و خشونت است که با قتل غم‌انگیز یک دختر جوان در روستایی کوچک در مکزیک آغاز می‌شود. اوایل صبح، رامون کاستانوس با جسد آدلا، دختری دوست‌داشتنی که تنها از دور می‌شناخته، روبرو می‌شود. در عرض یک ساعت، شایعه‌ای اشتباه درباره رابطه‌شان در روستا پخش می‌شود و روستاییان خشمگین را به تکاپو می‌اندازد.

    عطر خوش مرگ اثری با ریتم تند، خواندنی و مسحورکننده است. آریاگا با استادی، حومه مکزیک را توصیف می‌کند و خواننده را به دشت‌های سوزان آن منطقه می‌برد. کشف جسد، جرقه‌ای برای زنجیره‌ای از حوادث در روستا می‌شود که با رازها و احساسات اهالی درهم می‌آمیزد. این توطئه پرتعلیق، بر پایه پویایی جوامع کوچک سنتی و کوته‌فکرانه بنا شده و نشان می‌دهد چگونه تفکرات بسته و سرخوردگی افراد می‌تواند مسیر زندگی یک جامعه را دگرگون سازد.

    «جسدی لای شیارها درازبه‌دراز افتاده بود. رامون آرام نزدیک شد، قلبش با هر قدم به تپش می‌افتاد. نگاهش که به جسد افتاد دیگر نتوانست ازش چشم بردارد. شانزده‌ساله که بود اغلب خواب زن می‌دید، ولی فکرش را هم نمی‌کرد یکی مثل این ببیند. پوست نرم و صاف و بی‌حرکتش را ورانداز کرد؛ بیش‌تر از روی حیرت تا هیزی. چون جسد خیلی جوان بود. با آن دست‌های به‌عقب‌کشیده و یک پای کمی خم‌شده، انگار داشت گدایی می‌کرد. از تماشای این منظره یک حالی شده بود. آب‌دهانش را به‌سختی قورت داد، نفس عمیقی کشید و بوی عطر گُلِ ارزان‌قیمتی حس کرد. حس کرد دارد دست دختر را می‌گیرد، از زمین بلندش می‌کند و به‌اش می‌گوید ادای مُردن درآوردن بس است. دختر اما بی‌حرکت ماند. رامون پیراهنش را درآورد، بهترین پیراهنِ آخر هفته‌اش را، و تا می‌شد خوب دختر را پوشاند. دولّا که می‌شد او را شناخت: آدِلا بود. از پشت چاقو خورده بود.»


    این محصول را با بهترین قیمت و کیفیت تضمین‌شده از فروشگاه بنفشه تهیه کنید و از خریدی مطمئن و مقرون‌به‌صرفه لذت ببرید!

  • کتاب
    نویسندهگی یرمو آریاگا خوردان
    مترجممحمدرضا فرزاد
    ناشرچشمه
    سال انتشار1399
    تعداد صفحه170
    قطعرقعی
    شابک9786220106739
    نوع جلدنرم
  • هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.